عنوان مقاله :
بازخواني مفاهيم خير و حق در انديشۀ سياسي فارابي و راولز
پديد آورندگان :
اكبري نوري ، رضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران جنوب , صالحي ، انسيه دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران جنوب
كليدواژه :
حق , خيرات , سعادت , عدالت , فايدهگرايي
چكيده فارسي :
خير يا فايده از مهمترين مفاهيمي است كه تداوم و گسترش آن، اصل انصاف و استحقاق را در جامعه از بين ميبرد. مفهوم حق نيز امروزه در حوزه هاي گوناگوني از جمله نسبت انسان با خود، خدا، طبيعت و جمادات، و نسبت با انسانهاي ديگر، اعم از روابط افراد با هم، افراد با حكومت و نيز حكومت ها با يكديگر مطرح ميشود. در فلسفۀ فارابي، فضيلت و سعادت دو هدف بنيادين محسوب ميشوند، بنابراين هستي، جوهر جهان خير و بهنوعي ريشه و منبع خير است. فارابي، تأمين خير و كمال برتر را در گرو مدينه ميداند. درحاليكه راولز براي جلوگيري از تضييع انصاف، خير را با حق جايگزين كرده است. به نظر راولز حق مفهومي است كه قابليت ساماندهي معقول و منصفانۀ جامعه را دارد. معيار او ترجيح مفاهيم حق بر مفاهيم خير است؛ يعني آن موارد و مقادير از انتظارات شهروندان انتخاب ميشود كه منطبق بر معيارهاي مفهوم حق باشد. در اين پژوهش با بهره گيري از روش توصيفيتحليلي به توصيف و تحليل اركان اصلي فلسفۀ سياسي راولز و فارابي (مفاهيم خير و حق) پرداخته شده و در نهايت ارزيابي كلي از نظريۀ آنها بهعمل آمده است. فارابي و راولز ديدگاه هاي متفاوتي در مورد خير و حق دارند.