بررسي رابطه بين حاكميت شركتي و اثربخشي كميته حسابرسي

بدليل وجود مشكلات تضاد منافع، امكان دارد مديران از منابع شركت در جهت افزايش ثروت سهامداران استفاده نكنند. صاحب نظران بهترين راه‌حل اين مشكل را در بهبود حاكميت شركتي مي دانند. هدف اين پژوهش بررسي رابطه بين اثربخشي كميته حسابرسي و ساير سازوكارهاي حاكميت شركتي است. اصول حاكميت شركتي مورد بررسي در اين پژوهش شامل استقلال هيئت‌مديره، دوگانگي نقش مدير عامل و ساختار مالكيت، است. به پيروي از پژوهش‌هاي گذشته براي اندازه‌گيري اثربخشي كميته حسابرسي از ميانگين نمره تعلق گرفته به سه معيار تخصص، استقلال و اندازه كميته حسابرسي استفاده شده است. دوره زماني پژوهش از سال 1392  تا 1396 است كه با اعمال شرايط مورد نظر 130 شركت پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران نمونه پژوهش را تشكيل مي‌دهند. يافته‌هاي پژوهش بيانگر اين است كه اثربخشي كميته حسابرسي با استقلال هيئت‌مديره و دوگانگي نقش مديرعامل رابطه منفي معني‌داري دارد. وجود رابطه منفي به اين معناست كه هيئت‌مديره مستقل مي‌تواند براي كميته حسابرسي نقش جايگزيني داشته باشد. همچنين، بين سهامداران عمده و دولتي با اثربخشي كميته حسابرسي رابطه مثبت و معني‌داري وجود دارد. به‌عبارتي، سهامداران عمده و دولتي قادرند يكديگر را تقويت كرده و نقش مكمل براي يكديگر داشته باشند، هر چند مالكيت نهادي با اثربخشي كميته حسابرسي رابطه معني‌داري  نداشت. بدليل وجود مشكلات تضاد منافع، امكان دارد مديران از منابع شركت در جهت افزايش ثروت سهامداران استفاده نكنند. صاحب نظران بهترين راه‌حل اين مشكل را در بهبود حاكميت شركتي مي دانند. هدف اين پژوهش بررسي رابطه بين اثربخشي كميته حسابرسي و ساير سازوكارهاي حاكميت شركتي است. اصول حاكميت شركتي مورد بررسي در اين پژوهش شامل استقلال هيئت‌مديره، دوگانگي نقش مدير عامل و ساختار مالكيت، است. به پيروي از پژوهش‌هاي گذشته براي اندازه‌گيري اثربخشي كميته حسابرسي از ميانگين نمره تعلق گرفته به سه معيار تخصص، استقلال و اندازه كميته حسابرسي استفاده شده است. دوره زماني پژوهش از سال 1392  تا 1396 است كه با اعمال شرايط مورد نظر 130 شركت پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران نمونه پژوهش را تشكيل مي‌دهند. يافته‌هاي پژوهش بيانگر اين است كه اثربخشي كميته حسابرسي با استقلال هيئت‌مديره و دوگانگي نقش مديرعامل رابطه منفي معني‌داري دارد. وجود رابطه منفي به اين معناست كه هيئت‌مديره مستقل مي‌تواند براي كميته حسابرسي نقش جايگزيني داشته باشد. همچنين، بين سهامداران عمده و دولتي با اثربخشي كميته حسابرسي رابطه مثبت و معني‌داري وجود دارد. به‌عبارتي، سهامداران عمده و دولتي قادرند يكديگر را تقويت كرده و نقش مكمل براي يكديگر داشته باشند، هر چند مالكيت نهادي با اثربخشي كميته حسابرسي رابطه معني‌داري نداشت.