تأثير خانوادگي بودن شركت‌ها بر رابطه بين مسئوليت‌ اجتماعي و مديريت سود

ارتباط بين مسئوليت اجتماعي و مديريت سود از جمله موضوع‌هاي بحث‌انگيز در پژوهش‌هاي مالي و حسابداري است. با توجه به افزايش قابل توجه تعداد شركت‌هاي خانوادگي در اقتصادهاي نوظهور، پژوهش‌هاي زيادي در اين زمينه انجام شده است. در ساختار مالكيتي شركت‌هاي خانوادگي ويژگي‌هاي منحصر به فردي از قبيل شهرت، اعتبار خانوادگي، ثروت اجتماعي و احساسي، تمركز مالكيت و افق سرمايه‌گذاري بلندمدت وجود دارد كه رفتار و عملكرد اين شركت‌ها را تحت تأثير قرار مي‌دهد. بنابراين، هدف اصلي اين پژوهش بررسي تأثير خانوادگي بودن شركت‌ها بر رابطه بين مسئوليت اجتماعي و مديريت سود مي‌باشد. براي اين منظور، داده‌ها و اطلاعات 119 شركت پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طي سال‌هاي 1390 تا 1396جمع‌آوري شد و فرضيه‌هاي پژوهش بر مبناي رگرسيون داده‌هاي تركيبي آزمون شدند. نتايج پژوهش نشان مي‌دهد بين مالكيت خانوادگي با مسئوليت اجتماعي و مديريت سود به ترتيب رابطه مثبت و منفي معني‌داري وجود دارد. همچنين، يافته اصلي پژوهش حاكي از آن است كه در شركت‌هاي خانوادگي، رابطه بين مسئوليت اجتماعي و مديريت سود تضعيف مي‌شود. در شركت‌هاي خانوادگي عامل اصلي سرمايه‌گذاري در مسئوليت اجتماعي و اجتناب از مديريت سود، توجه مالكان خانوادگي به شهرت، اعتبار و حفظ ثروت اجتماعي و احساسي خانواده مي‌باشد.