عنوان مقاله :
دلالتهاي فرهنگي زندگي مرزنشيني: مطالعه موردي شهر نوسود
پديد آورندگان :
نوري ، آرام دانشگاه علامه طباطبايي - گروه جامعهشناسي , ذكايي ، محمد سعيد دانشگاه علامه طباطبايي - گروه جامعهشناسي
كليدواژه :
مرز , جهان مرزنشيني , هايدگر , پديدارشناسي
چكيده فارسي :
همواره انديشههاي ناسيوناليستي و نابرابريهاي اقتصادي فضايي سعي كردند سويههايي از جهان مرزنشيني را آشكار كنند؛ اما اين نوع «آشكارگي» براي جهان مرزنشيني هستي مستقلي قائل نيستند و آن را در تقابل با جهان مركزنشينان بيان مينمايند، درنتيجه اين نظريات، آنگونه كه بايد به ذات و معناي در جهان مرز بودن دست نيافتهاند. ضمن اهميتي كه اين نظريات در آشكار نمودن سويههايي از در جهان مرز بودن دارند، اين پژوهش درصدد است تا با در نظر گرفتن هستي مستقل براي مرز، چيستي اين جهان را از جنبهاي ديگر آشكار نمايد در نظر گرفتن هستي مستقل براي مرز بدين معناست كه يك پيشزمينه تاريخي آشكارگي مرز را برايمان فهمپذير ميسازد و بهنوبه خود نيز مرز مسبب آشگارگي هستندهها و جهان پيرامون خودش، در معناي انتيك و انتولوژيك بهگونهاي خاص ميشود. روش اين تحقيق تلفيقي از روش اسنادي تحليلي و پديدارشناسي هرمنوتيكي ون مانن است. يافتههاي اين پژوهش بيانگر اين است كه انديشه «برساخت» ملت شرايط آشكارگي مرزها را فراهم ساخت اما مرزها بعد از شكلگيري، بهنوبه خود بر نحوهي آشكارگي هستندههاي جهان پيرامونشان اثر گذاشتند. مرزها مسبب آشكارگي جهان پيرامونشان نه در ذات و چيستي خويش بلكه به صورتي ديگر ميشوند. «ناپايداري»، «ناامني»، «دلهرهآور بودن» ساختارهاي وجودي هستندههاي جهان مرز هستند. هم چنانكه مرزها جهان پيرامونشان را به شيوهاي خاص آشكار ميكنند، بر «دازاين» مرزنشينان نيز اثر گذاشته و مرزنشينان را بهعنوان مردماني «نگران و اقامت نا گزين» آشكار ميكنند.
عنوان نشريه :
جامعه شناسي فرهنگ و هنر
عنوان نشريه :
جامعه شناسي فرهنگ و هنر