عنوان مقاله :
بازنمايي هويت زن در ضربالمثلهاي «لكي»
پديد آورندگان :
كريمي ، جليل دانشگاه رازي - گروه جامعه شناسي , قلي پور ، سياوش دانشگاه رازي - گروه جامعه شناسي , عليمرادي ، زينب دانشگاه رازي - گروه جامعه شناسي
كليدواژه :
بازنمايي , زنان , ضربالمثل , لك , هويت
چكيده فارسي :
مقاله حاضر در پي بررسي چگونگي بازنمايي هويت زنانه در ضربالمثلهاي لكي بوده است. رهيافت نظري مقاله ، با تأكيد بر ايدههاي برگر، استوارت هال، جنكينز، و كاستلز، برساختگرايانه است؛ روش پژوهش، تحليل محتواي كيفي و فنون گردآوري داده بررسي اسناد و مصاحبه بوده و دادهها براساس فن مقوله بندي تجزيه و تحليل شده است. در سطح اول تحليل ميتوان به بازنمايي زن در مقام يك هستي، با ويژگيهاي مثبت، مانند «قوامبخش، هويتبخش و بافضيلت» و و ويژگيهاي هويتي منفي «ابزاربودگي، بيخردي، اخلاقستيزي و غيرمستقل» اشاره كرد. در سطح دوم، يافتهها نشان ميدهند هويتي كه زنان لك با آن بازنمايي شدهاند، تا حدودي با تصوير يكدست گفتمانهاي مسلط و متعارف در مورد هويت زنان متفاوت است. زيرا مقولات بدست آمده براي بازنمايي زنان در ضربالمثلهاي لكي يكدست نيستند؛ اين تصوير بازنماييشده را ميتوان در سه دسته دِت (دختر)، دا (مادر)، دايا (پيرزن) دستهبندي كرد كه از اين سه گروه، هويت گروه سني مادر نسبت به دو گروه ديگر مثبت تر و هويت پيرزن منفيتر از بقيه بازنمايي شده است. بهرغم چندگانگيهاي روايت هويت زن در ادبيات شفاهي لكي، آنچه در كل، به عنوان روح كلي حاكم بر آن ميتوان درك كرد، تصوير و هويتي در مرتبه دوم است. بيان ديگر، اگر چه اين تصوير، كاملاً سلبي نيست، اما در برآيند كلي، در جهان زباني اين ادبيات شفاهي، ميتوان ديد كه چگونه از جهات مختلف، هنوز هم برتري با مردان است و زنان، تنها در كنار مردان هويت مييابند. جهان ضربالمثلها، جهاني عمدتاً مردانه است.
عنوان نشريه :
جامعه شناسي فرهنگ و هنر
عنوان نشريه :
جامعه شناسي فرهنگ و هنر