عنوان مقاله :
آسيبشناسي داده بنياد حكمراني پاندمي كرونا در ايران
پديد آورندگان :
تاج بخش ، غلامرضا دانشگاه آيت الله بروجردي - گروه علوم اجتماعي , شيرعلي ، اسماعيل دانشگاه ولايت - گروه علوم اجتماعي , حسيني ، محمد رضا دانشگاه آيت الله بروجردي - گروه علوم اجتماعي
كليدواژه :
حكمراني , بحران كرونا , داده بنياد
چكيده فارسي :
هدف پژوهش: بروز و شيوع ويروس كرونا ، جامعه جهاني را با مخاطرات زيادي روبهرو كرده است و دولتها براساس نوع جهانبيني خود و بهاقتضاي شرايط و خصوصيات جامعه خود، به اين بحران پاسخ متفاوتي دادهاند. پژوهش حاضر با استفاده از نظريه حكمراني مطلوب درپي پاسخگويي به اين پرسش اساسي است كه حكمراني پاندمي كرونا در ايران داراي چه مسائل و آسيبهايي است؟ روششناسي پژوهش: اين پژوهش با استفاده از گراندد تئوري و انجام مصاحبه عميق انجام گرفت. با استفاده از نمونهگيري هدفمند پس از مصاحبه با 19 نفر از اساتيد دانشگاه، پزشكان، كادردرماني بيمارستانها، كارشناسان كميته امداد و سازمان بهزيستي به اشباع نظري رسيد. علت انتخاب نمونهها بهدليل درگير بودن آنها چه به لحاظ نظري و پژوهشي و چه به لحاظ تجربي و كاري با آسيبديدگان از بيماري كرونا است. يافتهها: يافتههاي حاصل نشان داد كه محورينبودن موضوع كرونا، عاديانگاري بيماري، عدموحدت رويه در بين دستگاههاي مسئول، خلأ قانوني درزمينه حقوق و مسئوليتهاي افراد و دستگاهها ازجمله شرايط علّي بحران كرونا بهشمارميروند. فقدان حمايت نهادي، ضعف آموزش و اطلاعرساني و فقدان سوادرسانهاي بهعنوان بسترهاي اين بيماري هستند. تحريمهاي اقتصادي، كمبود امكانات و تجهيزات پزشكي و ناديدهگرفتن حقوق شهروندي از شرايط مداخلهگر در شيوع بيشتر اين بيماري محسوبميشوند. راهبرد اصلي مورداستفاده در اين بحران، قرنطينه خانگي و فاصلهگذاري فيزيكي شناساييشد. تشديد بحران، احساس ناامني، نابرابريهاي آموزشي، اقتصادي و اجتماعي از پيامدهاي اين بحران محسوبميشوند. نتيجهگيري: نگاه ژرفانگر به موضوع كرونا و بحرانهاي مربوط به آن نشانگر اين است كه بيشتر مشكلات اين حوزه ناشي از سياستگذاري غيراصولي، شتابزده، سوءمديريت و جامعهپذيري ناقص است كه با بسط حكمراني خوب ميتوان سهم بسزايي در پيشگيري و كاهش اين بيماري داشت.