شناسايي عوامل مؤثر بر صادرات فرش دستباف ايران: روش خودرگرسيو با وقفه توزيعي غيرخطي

تحقيق حاضر، رابطه پوياي غيرخطي بين عوامل مؤثر بر صادرات فرش دستباف را براي ايران بين سال‌هاي 95-1352 و با تمركز بر متغيرهاي كلان اقتصادي مورد بررسي قرار مي‌دهد كه در آن از روش خودرگرسيو با وقفه توزيعي غيرخطي استفاده شده است. نتايج نشان مي‌دهند كه بين متغيرهاي مدل، رابطه كوتاه‌مدت و بلندمدت غيرخطي وجود دارد. در بين متغيرها، دو متغير قيمت فرش دستباف و درآمد جهاني هم در كوتاه‌مدت و هم در بلندمدت اثرات نامتقارن بر صادرات فرش دستباف دارند. به عبارت ديگر، تغييرات مثبت و منفي قيمت فرش دستباف، هم در كوتاه‌مدت و هم بلندمدت، اثرات متفاوت معنا‌داري بر صادرات فرش دستباف دارند. در مورد درآمد جهاني، اثرات شوك مثبت و منفي در كوتاه مدت معنادار هستند و علامت مورد انتظار را دارند. در بلندمدت نيز شوك منفي درآمد جهاني علامت مورد انتظار را دارد و معنادار است. در بلندمدت، شوك مثبت درآمد جهاني اگرچه علامت مورد انتظار را دارد، اما معنادار نيست. بعلاوه، افزايش توليد فرش دستباف و نرخ ارز واقعي، مطابق نظريه، تأثير مورد انتظار را دارند و هم معنادار هستند. در نهايت، سرعت تعديل مدل از تعادل كوتاه‌مدت به بلندمدت در حدود 0.72 است به عبارت ديگر، ميزان تصحيح خطا و كاهش انحراف از تعادل بلندمدت در هر دوره، در حدود 72 /0 است.