مصلحت و نقش آن در قبض و بسط احكام فقهي حقوقي تعدد زوجات

از جمله عناصر مهم مباني استنباط احكام، تابعيت احكام اسلامي از مصالح و مفاسد است. توجه به عنصر مصلحت در حقوق خانواده، ضمن مصاديق مختلفي از جمله بحث تعدد زوجات قابل بررسي است. در جهت بررسي و تبيين اين موضوع، به موجب تحقيق حاضر كه به روش توصيفي – تحليلي و با هدف بررسي نقش عنصر مصلحت در قبض و بسط احكام تعدد زوجات انجام گرفته، اين نتيجه قابل بيان است كه مقتضاي عقد نكاح تعدد زوجات نبوده و با در نظر گرفتن مصالح خانواده، زوجه حق دارد با اخذ تعهد و يا التزام، خود را در مقابل تنوع طلبي‌هاي احتمالي زوج، مصون بدارد. در مقابل، در جامعه امروزي به تبع افزايش نرخ طلاق، كاهش نرخ ازدواج در جوانان بنا به دلايل مختلف، افزايش جمعيت زنان بيوه و نيز وجود مرداني كه همسرشان به دليل مزاج سرد، بيماري‌هاي جنسي يا عدم تمايل به فرزنددار شدن، نمي‌توانند نياز جنسي شوهر را تأمين كنند؛ مي‌توان بسط و توسعه تعدد زوجات را مشروط به رعايت مقررات و ضوابط، توجيه نمود و سازگار با مصلحت جامعه دانست.