واكاوي و تحليل تبعات بيگانگي مجريان از خط‌مشي‌هاي عمومي در ايران

هدف: هدف اصلي پژوهش حاضر، شناسايي تبعات بيگانگي مجريان از خط‌مشي‎هاي مالياتي است. روش: جامعه پژوهش، شامل كاركنان مأمور تشخيص ماليات اداره كل امور مالياتي استان قم بوده و نمونه پژوهش به روش نمونه‌گيري هدفمند از نوع نظري انتخاب شد. اين پژوهش، به‎لحاظ نوع هدف بنيادين و به‎لحاظ نوع روش، كيفي و شيوه توصيفي بود. به‎منظور جمع‌آوري داده‌هاي كيفي، از ابزار مصاحبه و براي تجزيه و تحليل داده‌هاي حاصل از مصاحبه، از فن تحليل مضمون استفاده شد. يافته‌ها: تجزيه و تحليل داده‌ها، به شكل‌گيري 14 مضمون فرعي و 3 مضمون اصلي منجر شد. نتايج نشان داد كه اجرا نشدن مطلوب خط‌مشي‌هاي مالياتي (عدم تمايل و بي‌تفاوتي مجريان به اجراي خط‌مشي‌هاي مالياتي)، ناكارآمدي سازمان امور مالياتي در تحقق اهداف سازماني (تحقق نيافتن اهداف سازمان، نارضايتي مؤديان مالياتي از سازمان و كاهش عملكرد مجريان) و شكل‌گيري برون‌دادهاي ناكارآمد شغلي در سازمان امور مالياتي (سكوت سازماني مجريان، بروز رفتارهاي انحرافي در سازمان، بي‌هويتي سازماني مجريان، كاهش رفتار شهروندي سازماني مجريان، وقوع رفتارهاي واپس‌گرايانه در سازمان، كاهش رضايت شغلي مجريان، تحليل‌رفتگي مجريان، كاهش سلامت رواني مجريان و آسيب ديدن زندگي خانوادگي و اجتماعي مجريان)، از تبعات پديده بيگانگي مجريان از خط‌مشي‌هاي مالياتي در ايران است كه مديران و خط‌مشي‌گذاران مالياتي بايد به آن توجه كنند. نتيجه‌گيري: بررسي‎‌هاي اندك انجام‎شده در زمينه بيگانگي از خط‏مشي عمومي، فقط تعداد محدودي از پيامدهاي اين پديده را شناسايي و بررسي كرده‏اند و پيامدهاي ديگري وجود دارند كه ديده نشده‎اند. بر اين اساس، اين پژوهش توانست پيامدهاي ديگري از اين پديده را نظير بي‌تقاوتي مجريان به خط‌مشي‌ها، سكوت سازماني، بروز رفتارهاي انحرافي، تحليل‌رفتگي، كاهش سلامت رواني مجريان و ... را شناسايي و در سه مضمون اصلي دسته‌بندي كند.