نظريه شبكه مسائل؛ گام اول از مدل تحول در علوم انساني از منظر روش‌شناسي

فاقد عنوان لاتين

«نظريه شبكه مسائل» يكي از سه ضلع مثلث تحول در علوم انساني از منظر روش‌شناسي است. اين نظريه، در كنار نظريه فحص جامع و نظريه اجتهاد سيستمي، اضلاع تحول (مدل تحول) در علوم انساني از منظر روش‌شناسي را تشكيل مي‌دهد. اين مدل،‌ بيانگر چگونگي تحول در علوم انساني براي حركت از علوم انساني سكولار به سمت علوم انساني اسلامي از منظر روش‌شناسي است. هدف از نظريه شبكه مسائل،‌ برداشتن گام اول از مدل تحول در علوم انساني و زمينه‌سازي براي توليد علم ديني در موضوعات و مسائل علوم به‌ويژه علوم انساني است. اين نظريه، به اين پرسش پاسخ مي‌دهد كه چگونه مي‌توان يك موضوع را تجزيه مفهومي كرد و شبكه گسترده‌اي از متغيرها و مسائل مرتبط با آن موضوع را به ‌دست آورد. اهميت و كاربرد اين نظريه بهصورت ويژه در حوزه علوم انساني، توليد شبكه مسائل علوم انساني در شاخه‌ها و رشته‌هاي مختلف علوم انساني است. اين نظريه، در پارادايم شبكه‌اي، با راهبرد تحليل مفهومي، با رويكرد فلسفي و با ابزارهاي چهاردهگانه تحليلي، به توصيف، تبيين و توجيه قدم به قدم مراحل توليد شبكه متغيرها و مسائل در موضوعات مختلف مي‌پردازد.