عنوان مقاله :
ناهمگوني كنش رفتاري كنشگران سوره يوسف نسبت به موقعيت نشانهاي «خود و ديگري»
پديد آورندگان :
عباسي ، آزاده دانشگاه قرآن و حديث - گروه علوم قرآن و حديث
كليدواژه :
سوره يوسف , نشانهشناسي فرهنگي , خود و ديگر , يوري لوتمان , سپهرنشانهاي
چكيده فارسي :
مطالعات «نشانهشناسي» با رويكردهاي متفاوت از دانشهاي روزآمد در دنياي معاصر است. نشانهشناسي فرهنگي يكي از مهمترين رويكردهاي اين علم بهشمار ميآيد. يوري لوتمان از بنيانگذاران نشانهشناسي فرهنگي است كه الگوي «خود و ديگري» را مبتني بر «سپهرنشانهاي» مطرح كرده است. براساس اين الگو، هرچه «خودي» نيست، بهناچار «ديگري» است و برعكس! امروزه بهرهگيري از دانشهاي روزآمد روشي مهم براي تحليل متون ديني و مذهبي است. در پژوهش حاضر، قرآن كريم بهمثابه متن فرهنگي درنظر گرفته شده است. تحليل داستانهاي قرآن با استفاده از الگوي لوتمان از يك سو به فهم بهتر متن و از سوي ديگر به بسط دانش نشانهشناسي كمك ميكند. داستان يوسف (ع) در قرآن كريم يكي از مهمترين قصص قرآني بهشمار ميرود. اين پژوهش سعي دارد تا با تكيه بر روش توصيفي ـ تحليلي، نوع رفتار كنشگران مختلف اين داستان را برمبناي الگوي «خود و ديگر» واكاوي كند و نشان دهد اين امكان وجود دارد كه رفتار كنشگران با موقعيت نشانهاي آنها همگوني نداشته باشد. به ديگر سخن، ممكن است بنابه دليلي يا براي دستيابي به هدفي، يك «خودي» رفتار «ديگري» را از خود بروز دهد و برعكس. در اين راستا، تعاملات ميان كنشگران ازجمله يوسف (ع) و برادرانش، يوسف (ع) با عزيز مصر و همسرش، يوسف (ع) با زندانيان و همچنين يعقوب (ع) و فرزندانش بررسي شده است.
عنوان نشريه :
روايت شناسي
عنوان نشريه :
روايت شناسي