عنوان مقاله :
بررسي نحوه مواجهه تفسيري علامه طباطبايي و محمد شحرور با نظريه فرگشت انسان
پديد آورندگان :
يزداني احمدآبادي ، طاهره دانشگاه رفسنجان , زينلي بهزادان ، فرهاد دانشگاه ولي عصر رفسنجان
كليدواژه :
داروين , انتخاب طبيعي , علامه طباطبايي , محمد شحرور , نظريه فرگشت انسان
چكيده فارسي :
محمد شحرور در روشي مشابه با علامه طباطبايي بهره زيادي از قابليت آيات در تفسير خود برده است. اين دو مفسر از نظريات علمي جديد غافل نبوده و در تفسير آيات قرآن كريم متعرض اين نظريات هم شدهاند. نظريه «انتخاب طبيعي» داروين كه امروزه با عنوان «نظريه تركيبي فرگشت» مورد پذيرش زيستشناسان قرار گرفته، توجه اين دو مفسر را به خود جلب كرده است. ايده اصلي نظريه فرگشت يعني خلقت تدريجي و اشتقاق موجودات زنده از نياكاني مشترك، به يونان باستان برميگردد و اين ايده در كنار ايده رقيبش يعني «ثبات انواع» پيش از نزول آيات قرآن كريم در محافل علمي مطرح بوده است. اين مقاله با روش تطبيقي نحوه مواجهه تفسيري علامه طباطبايي و محمدشحرور را با نظريه فرگشت انسان مقايسه كرده است. براساس ديدگاه علامه، ظهور نزديك به صراحت آيات قرآن نشان ميدهد كه نسل انسانهاي كنوني به يك زوج يعني آدم و همسرش ميرسد كه خود از پدر و مادري متولد نشدهاند، اما علامه اين برداشت را قطعي ندانسته و از امكان تأويل آيات مربوطه خبر ميدهد. طباطبايي صريحترين مستند خود را تشبيه شدن حضرت عيسي عليهالسلام به حضرت آدم عليهالسلام در قرآن ميداند، حال آنكه به طور قطع نميتوان وجه تشبيه اين دو پيامبر به يكديگر را نداشتن پدر دانست و شواهدي تاريخي وجود دارد كه دليل اين تشبيه، بشر و مخلوق بودن ايشان است. شحرور معتقد است كه نظريه فرگشت با قرآن تعارضي ندارد و ميكوشد آيات را بر اصول اين نظريه تطبيق كند كه اين تلاش در مواردي با تكلف همراه است. او دميدن روح در شخص آدم عليهالسلام از ميان نوع آدمي را نقطه عطفي ميداند كه باعث برآمدن انسان امروزين از نوع آدمي شده است. نوع آدم يا همان آدميان بر خلاف اسلاف خود يعني بشر گوژپشت، مستويالقامه بوده، بر دو پا راه ميرفتهاند و زندگي اجتماعي داشتهاند.