بازنمود چالش‌هاي فرهنگي در آثار معماري پساانقلاب اسلامي در ايران (مطالعه موردي: بناهاي عمومي شهر تهران)

معماريايراندر سال‌هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي، اينپرسشرا بهوجود مي‌آورد كه چه عوامل و چالش‌هاي فرهنگي در اين دوره، ميراث حكومت عصر پهلوي و تداوم چالش‌هاي فرهنگي در آن دوره است و معماريدوره جمهوري اسلامي داراي چه مؤلفه‌ها و ويژگي‌هايي است؟ روش تحقيق در اين پژوهش، اتخاذ استراتژي تحقيق كيفي با روش پديدارشناسي و با رويكرد تفسيري (هرمنوتيكي) است و سعي دارد تا بابهره‌گيري از اين روش به دركي عميق‌تر ازآنچه تاكنون بوده است برسد. هم‌چنين از روش نشانه‌شناسي نيز بهره‌گيري شده است. مرحله‌ي تحليل نيز به روش پديدارشناسي توصيفي است. ـ يافته‌هاحكايتاز اثرگذاريوابستگي به غرب، جهاني‌سازي، تعارض سنت و مدرنيته و ارزش‌هايحاكم بر فرهنگ ايراني و تباين آن با بخشي از ارزش‌هاي فرهنگي غرب دارد و از تأثير متقابل معماري و فرهنگ بر هممي‌گويد. نتيجه نهايي پژوهش، دربردارنده مفروضات شخصيو مباني فلسفي‌اي است كه تفسير از آن منتجشده است. معماريايراندر سال‌هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي، اينپرسشرا بهوجود مي‌آورد كه چه عوامل و چالش‌هاي فرهنگي در اين دوره، ميراث حكومت عصر پهلوي و تداوم چالش‌هاي فرهنگي در آن دوره است و معماريدوره جمهوري اسلامي داراي چه مؤلفه‌ها و ويژگي‌هايي است؟ روش تحقيق در اين پژوهش، اتخاذ استراتژي تحقيق كيفي با روش پديدارشناسي و با رويكرد تفسيري (هرمنوتيكي) است و سعي دارد تا بابهره‌گيري از اين روش به دركي عميق‌تر ازآنچه تاكنون بوده است برسد. هم‌چنين از روش نشانه‌شناسي نيز بهره‌گيري شده است. مرحله‌ي تحليل نيز به روش پديدارشناسي توصيفي است. ـ يافته‌هاحكايتاز اثرگذاريوابستگي به غرب، جهاني‌سازي، تعارض سنت و مدرنيته و ارزش‌هايحاكم بر فرهنگ ايراني و تباين آن با بخشي از ارزش‌هاي فرهنگي غرب دارد و از تأثير متقابل معماري و فرهنگ بر هممي‌گويد. نتيجه نهايي پژوهش، دربردارنده مفروضات شخصيو مباني فلسفي‌اي است كه تفسير از آن منتجشده است.