شناسايي عوامل مؤثر بر بازاريابي و فروش نفت خام ايران

هدف اين پژوهش شناسايي عوامل مؤثر بر بازاريابي و فروش نفت خام ايران مي‌باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، از نوع كاربردي و از نظر روش، با توجه به سؤال‌هاي پژوهش، از نوع پژوهش آميخته يا تركيبي (كيفي و كمي) و به لحاظ ماهيت اكتشافي مي‌باشد. جامعه آماري پژوهش حاضر متشكل از خبرگان، مديران عالي، مياني، اجرايي ، كارشناسان و مديران بازاريابي و فروش نفت خام و سيستم‌هاي آمار و اطلاعات امور بين‌الملل شركت ملي نفت ايران مي‌باشد. ابزار جمع آوري داده‌ها ، مصاحبه با خبرگان در بخش كيفي و پرسشنامه در بخش كمي بوده است. همچنين با بهره گيري از ضريب CVR و CVI مورد تأييد قرار گرفت. براي محاسبه پايايي از آلفاي كرونباخ استفاده گرديد كه پايايي هر يك از معيارها بالاتر از 0.7 درصد به دست آمد و بنابراين پايايي پرسشنامه مورد تأييد قرار گرفته است. در روش تحقيق نيز از نظريه داده بنياد ((Grounded Theory جهت تحليل بخش كيفي و از آمار توصيفي مانند ميانگين و واريانس در بخش تحليل عوامل جمعيت شناختي و از آمار استنباطي (همبستگي پيرسون و تحليل مسير) جهت پاسخ به سؤالات تحقيق و آزمون فرضيه‌ها استفاده شده است. با امعان نظر به اهميت و ضرورت انجام اين تحقيق، بايد اذعان داشت كه به طور كلي در سيستم كنوني صنعت نفت كشور، بازاريابي معادل فروش درنظر گرفته شده و واحدهاي مرتبط با بازاريابي، بيشتر به انعقاد قرارداد و فروش نفت (مراحل پس از بازاريابي) اشتغال دارند. برخي مديران و دست اندكاران بازاريابي و فروش نفت ايران اعتقاد دارند كه با توجه به ويژگي هاي خاص حاكم بر بازار نفت كشور از جمله محدوديت عرضه و شناخته شده بودن مشتريان هيچ ضرورتي براي بازاريابي نفت خام ايران در بازار و ...، اساسا وجود ندارد. با توجه به نوسانات غيرقابل پيش بيني بازار نفت و رقابت روزافزون عرضه كنندگان نفت دنيا به خصوص در شرايط ركود و تحريم، انجام تحقيقات با هدف بازاريابي و تلاش جهت يافتن بازارها و مشتريان جديد، حفظ مشتريان كنوني و دستيابي به قراردادهاي فروش با شرايط بهتر، ضرورتي دائمي و انكارناپذيراست.