طراحي الگوي بومي استخراج دانش خبرگان و تجربيات سازماني در سطح راهبردي

چگونگي استخراج و اكتساب دانش از تجارب مديران و فرماندهان عالي، به‌منظور استفاده‌هاي مجدد سازماني، الگوبرداري و آموزش و تربيت نسل آينده مديران، مسئله اصلي پژوهش حاضر است. لذا هدف اصلي اين پژوهش شناسايي عوامل مؤثر و طراحي الگوي بومي استخراج دانش از خبرگان و تجربيات سازماني در سطح راهبردي است. اين پژوهش از نوع توسعه‌اي بوده و از روش مدل‌سازي ساختاري تفسيري (ISM) جهت تحليل استفاده شد است. جامعه آماري شامل خبرگان يكي از سازمان‌هاي راهبردي كشور و اساتيد دانشگاهي حوزه مديريت دانش است و براي انتخاب نمونه از روش نمونه‌گيري هدفمند استفاده شد. براى تعيين ميزان اتفاق نظر ميان اعضاى نمونه و همچنين جهت سنجش ميزان هماهنگي بين اعضاي پانل، از ضرايب هماهنگي (كندال) استفاده گرديد و جهت بررسي قدرت نفوذ و وابستگي از تحليل ميك مك استفاده شد. نتايج اين تحقيق نشان مي‌دهد كه اكتساب دانش شامل 5 بعد دانش، گروه مهندسي دانش، خبره، سازمان و ذينفعان است. نتايج تحليل ISM نيز مبين اين است كه مؤلفه‌هاي سطح دانش و تجربه (عملياتي و راهبردي)، نوع دانش و تجربه، پيچيدگي دانش، توانمندي و مهارت گروه در استخراج دانش، اختصاص زمان مناسب و كافي، ويژگي شخصيتي، توانمندي در بازگويي و اعتقاد به موضوع و انگيزه در سطح اول، محرمانگي و حمايت مديريتي در سطح دوم و راهبرد سازماني، فرهنگ، اسناد بالادستي، انتظارات و الزامات در سطح سوم قرار دارد. با توجه به نتايج پژوهش، مهندسان و مديران دانش مي توانند با استفاده از رويكرد اين پژوهش و اجراي مدل ساختاري تفسيري و توجه به سير منطقي ارائه‌شده در مدل مفهومي به سهولت و دقت، پروژه هاي كاربردي اكتساب دانش را مورد آزمايش قرار دهند.