عنوان مقاله :
تأثير بازيدرماني گروهي بر مشكلات اجتماعي، پرخاشگري و قانونشكني كودكان شش تا دوازده سال با نقص توجه و بيشفعالي
پديد آورندگان :
تيموريان ، سپيده دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي - دانشكده علوم توانبخشي - گروه كاردرماني , ميرزايي ، هوشنگ دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي - دانشكده علوم توانبخشي - گروه كاردرماني , پيشياره ، ابراهيم دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي - دانشكده علوم توانبخشي - گروه كاردرماني , حسين زاده ، سمانه دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي - دانشكده علوم توانبخشي - گروه آمار زيستي
كليدواژه :
اختلال نقص توجه و بيشفعالي , مشكلات هيجاني رفتاري , بازيدرماني گروهي
چكيده فارسي :
هدف: يكي از بزرگترين مشكلاتي كه كودكان داراي نقص توجه و بيشفعالي با آن درگير هستند مشكلات كنترل رفتاري هيجاني است كه ارتباط اجتماعي را در خانه و مدرسه دچار مشكل ميكند و بعضي از اين مشكلات شامل مشكلات اجتماعي، پرخاشگري و قانونشكني هستند. اين مشكلات اگر در كودكي درمان نشوند ميتوانند در بزرگسالي مشكلاتي مانند سوء استفاده مواد، نافرماني در محل كار، تداوم شغلي كوتاهتر و اعمال ضداجتماعي بيشتر را به وجود آورند. امروزه استفاده از بازيدرماني براي كودكان با اختلال نقص توجه و بيشفعالي رواج يافته است. بازيدرماني رويكردي فعال است كه به كودك اجازه ميدهد تا احساسات خود را با استفاده از بازي آشكار كند. گروه، جامعه كوچكي است كه در آن ميتوان فنون اجتماعي را كشف و تمرين كرد و بر آنها مسلط شد. كودكان در بازيدرماني گروهي و در پرتو واكنش همسالان خود وادار به ارزيابي شخصيت خود ميشوند. اين مطالعه با هدف بررسي تأثير بازيدرماني گروهي بر مشكلات هيجاني رفتاري كودكان شش تا دوازده سال با نقص توجه و بيشفعالي صورت گرفت. روش بررسي: پژوهش حاضر يك مطالعه كارآزمايي باليني با انتخاب تصادفي گروه كنترل و آزمايش بود. جامعه آماري شامل كليه كودكان با اختلال نقص توجه و بيشفعالي در شهر اصفهان بود كه از بين آنها 28 كودك شش تا دوازده سال با اختلال نقص توجه و بيشفعالي به شيوه در دسترس انتخاب شدند. كودكان با ميانگين سني هشت سال شامل هشت دختر و بيست پسر مراجعهكننده به كلينيك كاردرماني دوستداران كودك توحيد اصفهان بودند. در ابتدا در جلسهاي توجيهي هدف پژوهش براي والدين توضيح داده شد. سپس كودكان به صورت تصادفي با انتخاب تصادفي كارتهاي سربسته در دو گروه آزمايش و كنترل وارد شدند. با در نظر گرفتن 3=d در دو گروه آزمايش و كنترل بعد از انجام مداخله، سطح اطمينان 95 درصد و توان آزمون 80 درصد، حجم نمونه در هركدام از گروههاي آزمايش و كنترل چهارده نفر محاسبه شد. گروه آزمايش علاوه بر شركت در دو جلسه كاردرماني انفرادي در هفته در دوازده جلسه 45 تا 60 دقيقهاي (دو جلسه در هفته) بازيدرماني گروهي شركت كرد، ولي گروه كنترل فقط در دو جلسه كاردرماني انفرادي در هفته شركت كرد. افراد هر دو گروه از نظر مشكلات هيجاني رفتاري قبل و بعد از بازيدرماني گروهي با استفاده از مقياس چكليست رفتاري كودك ارزيابي شدند. دادههاي بهدستآمده از موقعيتهاي پيشآزمون و پسآزمون با استفاده از تحليل كوواريانس چندمتغيره در نرمافزار SPSS نسخه 21 تجزيه و تحليل شدند. يافتهها: پس از برگزاري جلسات بازيدرماني گروهي، كاهش معنيداري در نمره مولفههاي مشكلات رفتاري هيجاني كودكان با نقص توجه و بيشفعالي از جمله مشكلات اجتماعي، پرخاشگري، قانونشكني و همچنين در نمره كلي مشكلات رفتاري هيجاني مشاهده شد (0/001 P). نتيجهگيري: بازيدرماني گروهي ميتواند به عنوان يك روش مكمل در كنار ساير روشهاي كاردرماني رايج، در كاهش علائم مشكلات رفتاري هيجاني كودكان شش تا دوازده سال با اختلال بيشفعالي و نقص توجه مفيد واقع شود.
عنوان نشريه :
آرشيو توانبخشي
عنوان نشريه :
آرشيو توانبخشي