ارزيابي توان مهاركنندگي ناحيه پروپپتيد به عنوان مهارگر كيموتريپسين گوارشي كرم غوزه پنبه،Helicoverpa armigera (Lepidoptera: Noctuidae)، بر اساس مطالعه ‏هاي محاسباتي

كرم غوزه پنبه، Helicoverpa armigera Hübner، آفتي با دامنه ميزباني وسيع است كه باعث خسارت اقتصادي شديد روي محصولات كشاورزي در ايران و جهان مي ‏شود. در سال هاي اخير، حشره‏‏ كش‏‏ هاي شيميايي به عنوان موثرترين روش كنترل اين آفت استفاده شده اند، ‏كه با توجه به اثرات مخرب آن‏‏ها، اغلب پژوهش ها در راستاي دستيابي به روشي جايگزين براي كنترل شيميايي هدايت مي ‏ شوند. يكي از رويكرد‏هاي كارآمد براي كنترل آفات، هدف قرار دادن دستگاه گوارش و به ‏ ويژه مهار آنزيم ‏هاي گوارشي مي‏‏ باشد. در اين مطالعه، ما از قطعه پروپپتيد آنزيم كيموتريپسين H. armigera به عنوان يك مهاركننده اختصاصي استفاده نموديم. مدل ساختاري كيموتريپسين حشره از طريق مدل‏‏ سازي همساني و با استفاده از ساختار كريستالي كيموتريپسين گاوي، Bos taurus L. به عنوان ساختار الگو پيش ‏بيني شد. كيفيت مدل ساختاري حاصل توسط آناليزهاي مختلف از جملهVERIFY_3D ،ERRAT ، PROCHECK،WHAT-IF  و Z-scores مورد ارزيابي قرار گرفت، كه نتايج نشان از كيفيت مطلوب مدل پيشنهادي داشت. علاوه بر اين، مطالعات شبيه ‏سازي داكينگ مولكولي ميان مدل ساختاري پيش‏ بيني شده آنزيم و پروپپتيد مهار كننده نشان داد كه پروپپتيد مهار‏كننده مطلوب‏‏ترين امتياز داكينگ و انرژي پيوند كل را در هنگام برقراي ميان ‏ كنش با جايگاه فعال كيموتريپسين كرم غوزه پنبه دارا مي ‏ باشد. با اين حال، پروپپتيد مهار كننده پتانسيل ضعيفي براي ايجاد ميان ‏كنش با كيموتريپسين خوكي، Sus scrofa L.، به عنوان نماينده ‏اي از پستانداران، از خود بروز داد. نتايج حاصل از اين پژوهش، اهميت مطالعه ‏هاي محاسباتي در طراحي و انتخاب پروپپتيد هاي مهاري مطلوب عليه آنزيم ‏ هاي هدف را نشان مي‏دهد. چنين مهار كننده ‏ هايي مي‏ توانند به عنوان جايگزين آفت‏ كش ‏هاي شيميايي براي كنترل H. armigera و يا ساير آفات در آينده پيشنهاد شوند.