عنوان مقاله :
آسيبشناسي و تحليل محتواي كتابهاي تاريخِ زبان فارسي در پرتو الگوي هَيَجامَد
پديد آورندگان :
جهاني ، زهرا دانشگاه فردوسي مشهد - گروه زبان و ادبيّات فارسي , ابراهيمي ، شيما دانشگاه فردوسي مشهد - گروه زبان و ادبيّات فارسي , بامشكي ، سميرا دانشگاه فردوسي مشهد - گروه زبان و ادبيّات فارسي
كليدواژه :
آسيبشناسي , تحليل محتوا , تاريخ زبان فارسي , هَيَجامَد
چكيده فارسي :
در كتابهاي درسي تاريخِ زبان فارسي آنچه اهمّيّت دارد، انتقال دانش به دانشجويان است و باوجودآنكه توجّه به نيازهاي مرتبط با يادگيري مخاطبان و ويژگيهاي شخصيتي آنان در تهيّه و تدوين اين كتابها اهمّيّت زيادي دارد، در بسياري از موارد ناديده گرفته ميشود. ازجملۀ اين نيازها كه بايد به آنها توجّه داشت، هيجانات و حواس دانشجويان و تأثير زيادي است كه اين مؤلفههاي روانشناختي در يادگيري آنان دارد. الگوي «هَيَجامَد» برگرفته از دو واژۀ «هيجان» و «بسامد» است كه به هيجانات حاصل از استفاده از حواس در فرايند يادگيري توجّه دارد و سه مرحلۀ هيچآگاهي (تهي)، برونآگاهي (شنيداري، ديداري و لمسي حركتي) و درونآگاهي (دروني و جامع) را شامل ميشود. در پژوهش حاضر بهمنظور كيفيّتبخشي محتواي كتابهاي تاريخِ زبان فارسي، 5 كتاب تاريخ زبان فارسيِ مطرح در سطح دانشگاهي شامل كتابهاي تاريخ زبان فارسي (خانلري)، تاريخ زبان فارسي (ابوالقاسمي)، تاريخ مختصر زبان فارسي (ابوالقاسمي)، تاريخ زبان فارسي (باقري) و تاريخ زبانهاي ايراني (رضايي باغ بيدي) با استفاده از سياهۀ محقّقساخته بر اساس الگوي هَيَجامَد مورد تحليل و ارزيابي قرار گرفت و بهمنظور مقايسۀ سطوح مختلف هَيَجامَد در اين كتابها، دادههاي گردآوريشده با استفاده از آزمون «خيدو» تحليل شدند. نتايج حاصل، حكايت از آن دارد كه تفاوت معناداري ميان بهرهگيري از الگوي هَيَجامَد در كتابهاي تاريخ زبان فارسي وجود دارد و از اين منظر ميتوان كتابهاي تاريخ زبان فارسي را آسيبشناسي كرده و به نتايج قابلتوجّهي در بازنگري اين كتابها دست يافت. به نظر ميرسد بهرهگيري از اين الگو در تهيّه و تدوين منابع آموزشي تاريخ زبان فارسي، يادگيري آسان و سريعتري را براي مخاطبان رقم بزند و با درگيري هيجانات و حواس آنان در حين يادگيري مطالب بهتر در حافظۀ بلندمدّت دانشجويان ثبت شود.
عنوان نشريه :
مطالعات زبان و ترجمه
عنوان نشريه :
مطالعات زبان و ترجمه