مدل‌ سازي پتانسيل كاني سازي مس و طلاي پورفيري با به‌ كارگيري روش يادگيري نيمه‌ نظارتي در پهنه اكتشافي دهسلم، شرق ايران

شناسايي نواحي اميدبخش معدني در اكتشافات ناحيه اي براي برنامه ريزي عمليات اكتشاف تفصيلي با به‌كارگيري و تحليل داده هاي اكتشافي موجود در قالب مدل‌سازي پتانسيل معدني توسعه‌يافته است. در اين پژوهش، براي مدل‌سازي پتانسيل مس و طلاي پورفيري در پهنه اكتشافي دهسلم واقع‌ در جنوب بلوك لوت، شرق ايران، از روش يادگيري ماشين بردار پشتيبان نيمه‌نظارتي استفاده‌شده است. روش هاي يادگيري نيمه‌نظارتي در مرحله يادگيري، از داده هاي برچسب دار و بدون برچسب اكتشافي در الگوريتم محاسباتي خود بهره مي برند. در اين مقاله، با به‌كارگيري الگوريتم ماشين بردار پشتيبان نيمه‌‌نظارتي بر روي داده هاي اكتشافي منطقه دهسلم شامل داده هاي زمين شناسي (سنگ‌شناسي و ساختاري)، ژئوشيمي رسوبات آبراهه اي، تصاوير ماهواره اي و مغناطيس هوابرد، مناطق هدف اكتشافي مس و طلاي پورفيري شناسايي شد. در ادامه، نتيجه به‌كارگيري اين مدل با خروجي روش ماشين بردار پشتيبان در حالت نظارت‌شده مقايسه و ارزيابي عملكرد مدل هاي توليدشده با استفاده از نمودارهاي منحني مشخصه عملكرد سيستم و ميزان تغييرات پيش بيني مساحت بهبوديافته، بررسي شد. بر اين اساس، مدل پتانسيل نيمه نظارتي عملكرد بهتري را در شناسايي اهداف اكتشافي مس و طلاي پورفيري داشته است. نواحي اهداف پتانسيل شناسايي‌شده در مدل نيمه نظارتي، تمامي انديس هاي معدني شناخته‌شده در منطقه مورد بررسي را در 9.2 درصد از مساحت ناحيه مورد بررسي، به درستي پيش بيني كرده است. اهداف اكتشافي معرفي‌شده، اغلب هم‌راستا با روند گسل هاي اصلي منطقه، در راستاي شمال‌غربي جنوب‌شرقي و مرتبط با واحدهاي ولكانيك نظير ريوليت، آندزيت، داسيت و ريوداسيت هستند. نتيجه حاصل از اين پژوهش نشان دهنده برتري روش يادگيري نيمه نظارتي در شناسايي نواحي هدف معدني براي برنامه ريزي عمليات تفصيلي اكتشافي است.