عنوان مقاله :
نقدي بر رمان «روي ماه خداوند را ببوس» نوشته ي مصطفي مستور
عنوان به زبان ديگر :
فاقد عنوان لاتين
پديد آورندگان :
عزيزي حرمت، مهدي دانشگاه فرهنگيان - پرديس شهيد مقصودي، همدان
كليدواژه :
ادبيات داستاني , رمان , روي ماه خداوند را ببوس , مصطفي مستور , نقد
چكيده فارسي :
مصطفي مستور، بي ترديد يكي از برترين نويسندگان حال حاضر ايران است. رمان «روي ماه خداوند را ببوس» از جمله ي بهترين رمان هاي او و در زمره ي پر تيراژ ترين كتاب هاي ايراني است. نويسنده در اين رمان به گونه اي سعي در برجسته نمودن و عيان سازي يكي از مسئله هاي انسان مدرن و جستجويش براي يافتن به بنياني براي معنا كردن زندگي و رخدادهاي آن دارد. در اين سير روايي اگرچه راوي سعي در مطرح نمودن مسئله اي حل نشدني به نام معناي زندگي ميكند اما، اين گره كور و كلاف سردرگم را بي تدبير رها نميسازد. در اين مقاله، استدلال شده است كه چگونه شخصيت هاي داستان، هر كدام به نوعي، نماينده ي گروهي از افراد در زندگي روزمره ي ايراني هستند. به بيان ساده، وضعيت امروز سوژه ي ايراني پر از تنش هاي گوناگون بر سر مسائل هستي شناسانه و معنا شناسانه است. با اين تفاوت كه پايان داستان زندگي روزمره، به گونه اي رقم نمي خورد كه در «روي ماه خدا را ببوس» رخ داده است. مستور در اين رمان اگرچه امري جامعه شناختي و پديده حادث و قابل مناقشه اي همچون معناي زندگي را محور بحث خود قرار داده و به توضيح آن ميپردازد اما در سطحي ديگر راه حل برون رفت از اين وضعيت را نيز مشخص نموده و روايت خود را با موقعيتي هدفمند و نمادين و البته خوشايند به پايان مي رساند.
چكيده لاتين :
فاقد چكيده لاتين
عنوان نشريه :
دستاوردهاي نوين در مطالعات علوم انساني