عنوان مقاله :
بررسي نقش هنرمند درجامعه از ديدگاه افلاطون و شوپنهاور
پديد آورندگان :
نصيري، شيدا فاقد وابستگي سازماني
كليدواژه :
هنرمند , هنر , افلاطون , شوپنهاور , مُثل , نبوغ هنري
چكيده فارسي :
از زمان پيدايش هنر، مسئله ماهيت هنر و هنرمند،همواره محل اختلاف بوده است و فلسفه به عنوان مادر علوم همواره سعي در ارائه تعريفي از ماهيت هنر و هنرمند داشته است.فيلسوفان، اين علاقه مندان به تبيين مفاهيم، نظرات متفاوتي در اينباره ارائه داده اند و به همين دليل از زمان پيدايش نخستين فيلسوفان تا امروز با طيف گسترده اي از تعاريف هنر و هنرمند روبرو هستيم. افلاطون و ارسطو كه سردمدار اين حركتند دو تعريف متفاوت از ماهيت هنر و نقش هنرمند ارائه داده اند. اما اين گسست به اينجا خاتمه نيافت و فيلسوفان ديگري چون كانت چنان جايگاه رفيعي به هنر بخشيدند كه براي افلاطون بزرگ هرگز قابل تصور نبود. اين شكاف توسط شوپنهاور به اوج رسيد و وي با معرفي مفهوم جديد اراده، جايگاه هنرمند را متحول ساخت.مقاله پيش رو سعي در تبيين ديدگاه دو رأس اين سير فلسفي دارد تا تفاوت ديدگاه افلاطون و شوپنهاور به روشني آشكار گردد. قابل ذكر است در اين پژوهش تمركز نگارنده بر تعريف هنرمند از ديدگاه دو فيلسوف مي باشد.
چكيده لاتين :
no abstract
عنوان نشريه :
دستاوردهاي نوين در مطالعات علوم انساني