عنوان مقاله :
تحليل تاريخ، عليت و تكامل در سيستم فلسفه اسلامي، ايراني و لهستاني، بازگشت به پارادايم ذهني فارابي در تكامل
پديد آورندگان :
شهيدي پاك، محمد رضا دانشگاه آزاد اسلامي تهران مركز، تهران، ايران
كليدواژه :
مرد منتظر , برخورد تمدن ها , تاريخ نگاري , موعود گرايي , فلسفه سياسي لهستان و اسلام , تكامل , دبليو جوليان كوراب-كارپوويچ , فارابي
چكيده فارسي :
مسئله تاريخي برخورد تمدن ها از دوره باستان تا پست مدرن منجر به ظهور انديشه هاي ارتجاعي و تكاملي شده است. هدف پژوهش مقايسه فلسفه تاريخ در مكاتب فلسفي اسلامي و ايراني وكاتوليك لهستاني است. ابن سينا، فارابي، ابن مسكويه، ابن رشد، ابن خلدون فرضيه هاي سياسي در مورد پيشرفت تاريخ و انحطاط آن ارائه داده اند، و آن ها قوانيني حاكم بر تاريخ را كشف كردند و به تحليل عليت در تاريخ پرداخته اند. پايان تاريخ در انديشه شيعه و كاتوليك، مرتبط با ظهور انسان منجي است كه به دين، سياست، جامعه شناسي معني مي بخشد و جامعه را به كمال مي رساند. اعتقاد به عيسي و مهدي در چهارچوب موعود گرايي مرد منتظر علت پيشرفت و تغييرات اجتماعي است. اين رويكرد به تكامل در قالب موعود گرايي از مباحث اصلي فلسفه دين است كه در فلسفه سياسي ايران و لهستان از جمله در اثار فلسفه پس از هگلي آگوست سيشكوفسكي (1814-1894) ظهور يافت، كه فلسفه تاريخ خود را شنا خت عقلي و متافيزيكي تاريخ خواند. كه بر اساس پذيرش جهان غيب است. مفاهيم عليت در عقايد مبتني بر سكون تاريخ و ماركسيسم و هر تفكر ماترياليستي ديگري كه به غيب اعتقاد نداشته باشند، هرگز متفكران ايراني و لهستاني را كاملاً متقاعد نكرده است. دبليو جوليان كوراب-كارپوويچ، در ميان فيلسوفان معاصر لهستاني به مسئله تكامل توجه كرده است. وي مفسر فلسفه يوزف هونه ورونسكي (1853-1778) است، كه بنيانگذار مكتب مستقل فلسفه دين لهستان در قرن نوزدهم بود و مفهوم موعودگرايي را توسعه داده است. كوراب-كارپوويچ در بسياري از آثار خود به انتقاد از سيستم هاي فلسفي كمونيسم، ليبراليسم و سرمايه داري در متن انديشه مسيحي كاتوليك پرداخته است كه تأثير آن در لهستان در دوره پسامدرن ادامه دارد. او همچنين به اهميت كاربردي فلسفه فارابي در كتاب خود- تراكتاتوس رساله هاي فلسفي سياسي - اشاره كرده است. نتيجه فلسفه كلاسيك فارابي تأثيرگذاري بر دو نظام فلسفي غربي و شرقي است كه نتيجه عملي آن ها نظريه تكامل است زيرا فارابي مباني نظري فرآيندهاي پيش رونده و انحطاطي در جوامع را تنظيم كرده است. كارهاي او مانند معدن طلاي فلسفه سياسي مبتني بر افلاطون، ارسطو و فلسفه سياسي اسلامي است كه مي توان قوانين حاكم بر تكامل را از آن استخراج كرد. اين تأثير الهام بخش ايده هاي كوراب-كارپوويچ در مورد تكامل انسان و دستيابي به سعادت است كه با مباني نظري فلسفه سياسي فارابي سازگاري كامل دارند. فرضيه پژوهش هم گرايي كامل سيستم فلسفي لهستان و ايران و اسلام و تشيع در بسياري مسائل اصلي فلسفه است و واكنش يكسان و انساني در تحليل تاريخ بر مبناي ارتباط سيستماتيك تكامل و تاريخ با الهيات ظهوردر قالب ذهني و پارادايم تكامل و انحطاط در طبقه بندي ديناميك شهر و انسان در كتاب اراي مدينه فاضله فارابي است
چكيده لاتين :
no abstract
عنوان نشريه :
دستاوردهاي نوين در مطالعات علوم انساني