عنوان مقاله :
بررسي واقعيت روانشناختي سلسلهمراتب گواهنمايي در فارسي به هنگام ادراك شنيداري جمله
پديد آورندگان :
مهرابي ، معصومه دانشگاه آيتالله العظمي بروجردي - گروه آموزش زبان انگليسي و زبانشناسي , محمودي بختياري ، بهروز دانشگاه تهران - گروه هنرهاي نمايشي
كليدواژه :
گواهنمايي , مستقيم ديداري , غيرمستقيم , زمان واكنش , درك شنيداري.
چكيده فارسي :
پرسش اصلي اين تحقيق واقعيت روانشناختي سلسلهمراتب گواهنمايي در فارسي است كه از مستقيم (ديداري) شروع ميشود و به غيرمستقيم (نقلقول، استنتاج، استنباط و غيره) ختم ميشود. در اين پژوهش با بهكارگيري روش تصميمگيري واژگاني بيناحسي سعي شده است كه نحوۀ پردازش جملههاي حاوي عناصر گواهنما با برنامۀ نرمافزاري dmdx بررسي شود. چارچوب نظري تحقيق مبتني بر رمزگان چندبخشي/ چندگانه است؛ بدين معني كه نوع حواس درگير به هنگام درك و توليد زبان در بازنمودهاي زباني مؤثر است. متغير مستقل نوع گواهنما و متغير وابسته زمان واكنش آزمودنيها به محرك ديداري است. آزمودنيها سي نفر دانشجوي 20 تا 22 ساله بودهاند كه در دو گروه مرد و زن مرتب شدهاند. نتيجۀ آزمون اين است كه در سلسلهمراتب گواهنمايي در فارسي جملههاي حاوي گواهنماهاي مستقيم ديداري بهطور معناداري ديرتر از ديگر انواع آن پردازش ميشوند و گواهنماهاي غيرمستقيم از بقيه سريعتر. تفاوت معناداري ميان زمان پردازش جملههاي حاوي گواهنماهاي حسي و غيرحسي ديده ميشود. توجيه و توضيح اين امر را ميتوان در فعالشدگي بخشهاي بيشتر در كورتكس به هنگام بازنمود و پردازش تصاوير ذهني ديداري دانست كه علاوه بر »حافظه « به »توجه « بيشتر نيازمند است. اين درحالي است كه استنتاج به نواحي كمتري از لب فرانتال محدود است. نتايج واقعيت روانشناختي سلسلهمراتب گواهنمايي فارسي را تأييد مي كند. از حيث بار شناختي تحميلشده بر مغز، ميتوان در يك تقسيمبندي كلي گواهنماهاي فارسي را به دو دسته حسي و غيرحسي دستهبندي كرد. هدف از اين پژوهش بهآزمون نهادن واقعيت سلسلهمراتبي است كه بيشتر در مبحث گواهنمايي ارائه ميشود. اين آزمون به شيوهاي تجربي تدوين و ارائه شده است.
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني