عنوان مقاله :
بازنگري زباهنگ احترام ـ محوري در سايۀ ادب اجتماعي با تحليل پيكرۀ گفتمان شفاهي براساس الگوي هايمز
پديد آورندگان :
مقصودي ، مجتبي دانشگاه فرهنگيان - گروه زبان انگليسي
كليدواژه :
الگوي SPEAKING هايمز , ادب اجتماعي , احترام , زباهنگ , زباهنگ احترامـمحوري.
چكيده فارسي :
درهم تنيده بودن زبان و فرهنگ مدت هاست كه موردبحث و بررسي انديشمندان حوزۀ جامعه شناسي زبان، مردم شناسان و نيز كاربردشناسان زبان بوده است. يكي از حوزه هاي نوين تحقيق دربارۀ اين درهم تنيدگي، مطالعۀ نمايش فرهنگي از يك زبان يا زباهنگ است. در اين تحقيق زباهنگ احترامـمحوري در فرهنگ ايرانيان، با توجه به اهميت و جايگاه ادب و نزاكت اجتماعي فرهنگ ايرانيـ اسلامي، موردبررسي قرارگرفت. هدف اين تحقيق به طور خاص، شناسايي بازنمود جنبه هاي حاكم از فرهنگ كنوني گويشوران در زباهنگ احترامـمحوري و شناخت جنبه هايي از ادب اجتماعي بود كه در زباهنگ احترامـمحوري انعكاس يافته است. به اين منظور، 140 پاره گفتار مرتبط با احترام و نزاكت از ميان 320 مورد شفاهي كه از ميان افراد 15 تا 61 ساله (132 زن و 169 مرد) با سطح تحصيلات متفاوت (بيسواد تا تحصيلات عاليه) و مشاغل مختلف (خانه دار، دانش آموز، دانشجو، معلم، مهندس، كارمند، پزشك، پرستار، بازنشسته، و مشاغل آزاد) از شهرهاي اراك، اصفهان، شهركرد، تهران، قم، ساوه، گلپايگان، شادگان، تبريز، رشت، هرند، دهلران، كرمانشاه، خرمآباد، سرپل ذهاب، بروجن، آران و بيدگل، نجف آباد، ايذه و مياندشت در موقعيت هاي گوناگون گردآوري شد. پاره گفتمان هاي شفاهي اين افراد ابتدا ضبط و بعد در قالب يك فرم، پياده سازي شد. در اين مرحله براي ثبت جزئيات شفاهي كلام از علائم گفتارنگاري براي ثبت آوايي و ساير رويدادهاي بياني از قبيل مكث و قطع كلام مخاطب استفاده شد. سپس با استفاده از الگوي SPEAKING هايمز (1967) احترامـمحوري موردبررسي قرار گرفت. تحليل داده ها برمبناي اين الگو نشان داد كه بسامد كاربرد اين زباهنگ در موقعيت هاي عمومي بيشتر از موقعيت هاي خصوصي و در ميان شركت كنندگان نابرابر (رسمي و غيررسمي) رايجتر از افرادي با سطح اجتماعي برابر است. از نظر هدف نقش هاي كاربردشناختي ابراز علاقه و ارادت (محبت و دوست داشتن)، تمجيد، تكريم، دعوت، شكسته نفسي و چاپلوسي از پربسامدترين اهداف تجلي يافتۀ اين زباهنگ بودند. بررسي هاي عميق تر حاكي از آن بود كه زباهنگ احترامـمحوري با قدرتـمحوري كاملاً برابر نيست و اين دو را بايد جداگانه تعريف كرد. ديگر آنكه، زباهنگ احترامـمحوري با وجود استقلال مفهومي خود با زباهنگ هاي صراحت گريزي و قدرتـمحوري هم پوشاني دارد. به علاوه، زباهنگ احترامـمحوري از فرازباهنگ هاي جمع گرايي و سلسله مراتب پذيري ايرانيان تأثير مي پذيرد. ديگر آنكه زباهنگ احترامـمحوري در داده هاي اين پژوهش برمبناي دو محور سلطه و هم بستگي توجيه پذير است و تنوع و شدت بروز جنبه هاي احترام تابع سلطه و هم بستگي موجود در بافت است.
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني