عنوان مقاله :
خوانش هگل از تراژدي «آنتيگونه»
پديد آورندگان :
مازيار ، امير دانشگاه هنر , رباني نيا ، محدثه دانشگاه علامه طباطبائي
كليدواژه :
هگل , پديدارشناسي روح , حيات اخلاقياتي , آنتيگونه , قانون الهي , قانون بشري
چكيده فارسي :
تراژدي آنتيگونه در نظر هگل نهتنها آشكار كننده روح قومي يونان، بلكه برترين اثر هنري تمامي ادوار بود. نقش حياتي كه هگل براي اين اثر ادبي در پديدارشناسي روح قائل بود آشكار كردن «منطق تاريخ» بود. مقاله پيش رو در پي پاسخ به اين پرسش است كه هگل چه خوانشي از تراژدي آنتيگونه ارائه مي دهد و چگونه «منطق تاريخ» را در اين اثر درمي يابد؟ هگل جامعه يونان باستان را الگوي «وحدت زندگاني» مي دانست باوجوداين معتقد بود در مقطعي از تاريخ اين وحدت و وضعيت شادمانه حيات اخلاقياتي (Sittlichkeit) يونان از هم ميپاشد. از آنجا كه او آثار ادبي و در كل هنر را داراي دلالت فرهنگي تاريخي و نخستين واسطهاي ميداند كه روح در ظرف آن به خودآگاهي ميرسد، در بخش «روح حقيقي، حيات اخلاقياتي» از كتاب پديدارشناسي روح فرو پاشي وضعيت شادمانه حيات اخلاقياتي يونان را با خوانش «تراژدي آنتيگونه» توضيح مي دهد. آنچه هگل در تراژدي آنتيگونه دريافت، سلسلهاي از تعارضات دردناك بود كه حاصل تقابل قواي اخلاقياتي جامعه بود؛ قوايي كه پيش از اين در وحدتي نينديشيده بودند اما اكنون كه تقابل آنها آشكار شده، حيات اخلاقياتي جامعه فرو مي پاشد و روح به مرحله اي عقلانيتر و آزادتر گذار مي كند؛ اين مراحل همانا منطق جريان غايتمند تاريخ به سوي تحقق آزادي است.
عنوان نشريه :
حكمت و فلسفه
عنوان نشريه :
حكمت و فلسفه