عنوان مقاله :
تفسير حكومت ترور براساس پديدارشناسي روح و جايگاه آن در فلسفۀ سياسي هگل
پديد آورندگان :
صوفياني ، محمود دانشگاه تبريز , اصغري ، محمد دانشگاه تبريز , باقرزاده مشكي باف ، محسن دانشگاه تبريز
كليدواژه :
هگل , روبسپير , روسو , ارادهي عمومي , ارادهي جزئي , ترور , وساطت
چكيده فارسي :
انقلاب فرانسه بهمثابه نخستين حضور انضماميِ فردِ مدرن در تاريخ شناخته ميشود، جاييكه او از براي تحقق حق و آزادي در برابر قدرت مطلق پادشاه ميايستد و خواهان آزادي مطلق است. اما هگل با وجود ستايشهاي بسيار از اين انقلاب به آسيبشناسي و نقد معناي اراده، آزادي و فرديت در نزد آنان ميپردازد. هگل در اواخر فصل روح از كتاب پديدارشناسي، به انقلاب فرانسه و بهخصوص عصر ترور ميپردازد و در فضاي ديالكتيكي خويش با تصور انقلاب از خودآگاهيمطلق، آزاديمطلق، اراده جزئي و اراده عمومي به پيكار برميخيزد و فهم انتزاعي و توخالي روبسپير و ملت فرانسه را از اين اصطلاحات به اثبات ميرساند. هگل در پس اين نقد خود بهصورت ضمني، بهنقد روسو بهعنوان ايجادكننده پيشزمينه تصور فرانسويان از معناي اين اصطلاحات نيز ميپردازد. هگل پس از آنكه نتيجه آزادي مطلق و تمامي تعينات آن را تا انتها مورد بررسي قرار داد، به بازتعريف اصطلاحات بنيادين مطرحشده در بخش ترور ميپردازد و چگونگي متحققشدن آزادي و اراده عمومي را در نظام فكري سياسي خويش بهتصوير ميكشد. جاييكه با نفوذ به درون قدرت و اراده مطلق، نهتنها جزئيت فرد را بار ديگر به او بازميگرداند؛ بلكه امر كلي درون او را از طريق ميانجيها در خارج متحقق ميسازد و از اين طريق به تعريف دقيق كلي منحصر در فرد نايل ميآيد و واقعيت خارجي را به صورت پيچيده به درون فرد باز ميگرداند.
عنوان نشريه :
حكمت و فلسفه
عنوان نشريه :
حكمت و فلسفه