عنوان مقاله :
تحول در مفهوم نظم بين الملل
پديد آورندگان :
بهادرخاني ، محمدرضا دانشگاه علامه طباطبائي , محمدي دارابي ، علي اصغر دانشگاه علامه طباطبائي
كليدواژه :
نظم بين الملل , نظريه واقع گرايي , نوواقع گرايي , ليبراليسم و مكتب انگليسي
چكيده فارسي :
مفهوم نظم بين الملل در نظريات مختلف روابط بين الملل تعاريف متفاوتي را به خود گرفته است. هر كدام از اين نظريات بر مبناي مفاهيم هستي شناسي و معرفت شناسي خود تعريف از نظم بين الملل را ارائه ميدهند. پارادايم واقع گرايي موازنه قدرت و هژموني را از عوامل تعيين كننده و شكل دهنده نظم بين الملل ميداند؛ در حالي كه پارادايم ليبرال نظم بين الملل را بر گرفته از بازار آزاد، رژيمها، نهادها و سازمانهاي بين المللي ميداند. مكتب انگليسي از يك طرف بر مفاهيم واقع گرايي از قبيل جنگ، موازنه قوا و مديريت قدرتهاي بزرگ در شكل دهي به نظم بين الملل تأكيد مينمايد و از طرف ديگر بر مفاهيمي از قبيل هنجارها و ارزشهاي مشترك در شكل دهي به نظم بين الملل تأكيد مينمايد و نظم بين الملل را يك نوع برساخته اجتماعي در بين دولت ملتها بر ميشمرد. بر مبناي اين تغيير و تحولات سوالي كه مطرح ميشود اين است كه تحول مفهوم نظم بين الملل بر اساس عوامل شكل دهنده و دامنه آن، چگونه بوده است؟ فرضيه اين پژوهش بر اين است كه در تحول مفهوم نظم بين الملل عامل شكل دهنده آن علاوه بر دولتها به سمت بازيگران ديگر نيز كشيده شده است و دامنه آن نيز از قدرتهاي بزرگ به سمت ديگر دولتها و حتي بازيگران فروملي و انسانها كشيده شده است.
عنوان نشريه :
راهبرد سياسي
عنوان نشريه :
راهبرد سياسي