‌‌‌استفاده از الگوريتم نا پارامتريك k نزديك‌ترين همسايه (k-NN) به‌عنوان روشي مناسب جهت تهيۀ فاكتور پوشش گياهي و مديريت مدل RUSLE در حوضۀ سد شيرين دره، شمال خراسان

از ميان فاكتورهاي مدل اصلاح‌شده جهاني فرسايش خاك (RUSLE)، فاكتور پوشش و مديريت (فاكتور C) يكي از عوامل مهم و اثرگذار بر ميزان فرسايش خاك است. تعيين فاكتور C بر اساس روش‌هاي اصلي معرفي‌شده با توجه به فقدان اطلاعات دقيق در بسياري از مناطق مشكل است. در اين روش نقشۀ پوشش گياهي مي‌تواند در جهت برآورد فاكتور C مورد استفاده قرار گيرد، اما تهيۀ نقشۀ مناسب از درصد پوشش گياهي در بسياري از شرايط يك چالش است. درنتيجه در اين مطالعه نقشۀ درصد تاج پوشش گياهي تهيه شده با استفاده از الگوريتم نا پارامتريك k-NN، رگرسيون خطي و رگرسيون خطي گام‌به‌گام در حوضۀ آبخيز شيرين درۀ خراسان شمالي تهيه و مورد مقايسه قرار گرفت. در روش‌هاي رگرسيوني 17 شاخص گياهي و محيطي تهيه و روابط آن‌ها بررسي شد. نتايج مقايسۀ نقشه‌هاي حاصل از 3 روش نشان داد كه روش kNN به دليل دارا بودن بالاترين درصد صحت كلي (83.3 درصد) و ضريب كاپا (75.9 درصد) نسبت به دو روش رگرسيوني ديگر از نتايج مناسب‌تري برخوردار است، ازاين‌رو جهت تهيۀ فاكتور مديريت و پوشش (C) مورداستفاده قرار گرفت. نتايج مطالعه نشان داد كه روش نا پارامتريك kNN داراي نتايج اميدواركننده‌اي در جهت تهيۀ نقشه‌هاي درصد تاج پوشش گياهي مراتع مناطق خشك و نيمه‌خشك است. در ميان شاخص‌هاي گياهي شاخص گياهي NDVI بيشترين همبستگي (0.82) را با درصد پوشش گياهي دارد. همچنين درروش kNN معيار فاصلۀ اقليدسي در نقطۀ 9=k نسبت به دو معيار ديگر ماهالانوبيس و فازي نتايج مناسب‌تري دارد و مي‌تواند نقشه درصد پوشش گياهي را با دقت بالاتري برآورد نمايد.