كليدواژه :
عليت , وجود , وابستگي , سنخيت , جبر على معلولي
چكيده فارسي :
سالها بل قرنها نظريه عليت به عنوان نظريه اي پايه، بديهي، بي گفتگو و بيچند و چون پذيرفته شده و القائات فيلسوفان دراين باره مورد مداقه اساسي قرار نگرفته و چون وحي منزل و كليشهاي تكراري در كتب فلاسفه به بيانهاي مختلف تكرار شده است. مختصر مخالفت علمي و محاجه عقلي در پيرامون آن هم كه از سوي متكلمان و بعضي از فلاسفه صورت مي گرفته، بلافاصله از سوي فلاسفه (مشهور فلاسفه) با واكنش هاي خطابي و جدلي مواجه مي شده است و طرف مقابل يعني آن عده اي كه عليت را به چالش كشيده بودند به عقل ستيزي و خردگريزي محكوم مي گرديده اند. در عين حال سؤالات بسياري در اطراف اين بحث مهم مطرح است كه تا كنون پاسخي بسزا نيافته اند و تعبيرات گوناگون و جديد درباره عليت، نتوانسته بديهي بودن آن را اثبات نمايد. نويسنده در اين مقال، گزارشي از اين دست به گريباني فلاسفه با مسأله عليت ارائه نموده و در ضمن آن سعي در اثبات اين معنا دارد كه ميتوان مبحث عليت را با ترديدهايي جدي از منظر وجودشناسي و معرفت شناسي مواجه دانست.