نقش معاجم موضوعي فلسفي در توسعه پژوهش و بسترسازي براي توليد علم

جست‌وجو در متون فلسفي موجود در نرم‌افزارهاي ديجيتالي مي‌تواند به دو صورت «لفظي» و «مفهومي» انجام پذيرد؛ امّا جست‌وجوي لفظي به‌تنهايي نمي‌تواند نياز و خواسته محقّقان اين حوزه را برآورده كند. ازاين‌رو، حتماً نيازمند آن هستيم كه امكاناتي براي جست‌وجوي مفهومي در متون نيز فراهم شود. بر اين اساس، يكي از ابزارهاي دستيابي به اين مهمّ، ابزار معاجم موضوعي است تا بتواند ما را تا حدّ مطلوبي به نتايج جست‌وجوي مورد نظر پژوهشگران نزديك سازد و مسير پژوهش‌هاي معنايي در منابع فلسفي را به دست دهد. در اين نوشتار، سعي مي‌شود كه چگونگي تحليل محتواي متون فلسفي به صورت: موضوع، نمايه، كليدواژه و سيستم‌هاي جانبي (مشتركات، مترادفات و يا مرتبطات) در معاجم موضوعي مورد بررسي قرار گيرد و همچنين، اهمّيّت فوق‌العاده‌ آنها در راستاي آسان‌سازي و دقّت هرچه تمام‌تر در تحقيق در قالب جست‌وجوي مفهومي براي پژوهشگران علوم فلسفي و حكمت و توليد علم از اين طريق، بحث شود.