عنوان مقاله :
كاربرد همزمان زنبور پارازيتوئيد Lysiphlebus fabarum و حشرهكش پريميكارب، به منظور كنترل شته جاليز Aphis gossypii در شرايط گلخانهاي
پديد آورندگان :
راسخ ، آرش دانشگاه شهيد چمران اهواز - دانشكده كشاورزي - گروه گياهپزشكي , الماسي ، علي دانشگاه شهيد چمران اهواز - دانشكده كشاورزي - گروه گياهپزشكي , اسفندياري ، مهدي دانشگاه شهيد چمران اهواز - دانشكده كشاورزي - گروه گياهپزشكي , ضيائي ، معصومه دانشگاه شهيد چمران اهواز - دانشكده كشاورزي - گروه گياهپزشكي , عسكري سياهوئي ، مجيد سازمان تحقيقات،آموزش و ترويج كشاورزي - مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي هرمزگان - بخش تحقيقات گياهپزشكي
كليدواژه :
Aphidiinae , زيست سنجي , خيار , شتهجاليز , شته پنبه
چكيده فارسي :
شته جاليز يا شته پنبه، Aphis gossypii Glover (Hem.: Aphididae)، يكي از آفات مهم خيار بوده و استفاده از حشرهكشها يكي از روش هاي متداول كنترل اين آفت محسوب مي شود. در پژوهش حاضر امكان استفاده همزمان از زنبورپارازيتوئيد LysiphlebusfabarumMarshall (Hym.: Braconidae) و غلظت كاهش يافتۀ حشرهكش پريميكارب، براي كنترل اين شته مورد بررسي قرار گرفت. ابتدا آزمون زيست سنجي روي پورۀ سن سوم شته براي تعيين غلظتهاي كشندۀ پريميكارب انجام گرفت، سپس اثر پايداري غلظت LC50 اين تركيب بر زنده ماني حشرات كامل زنبور تعيين شد. در ادامه با بكارگيري غلظت LC50 پريميكارب در تلفيق با رهاسازي زنبور (40 و يا 60 عدد زنبور روي هر بوته، هر سه روز يك بار) روند تغييرات جمعيت شته روي گياهان خيار به مدت يك ماه در گلخانه بررسي شد. طبق نتايج بدست آمده، ميزان LC50 پريميكارب، 212.6 (µg/L) تعيين شد و با توجه به ميزان پايداري پريميكارب، امكان رهاسازي زنبور، سه روز بعد از سم پاشي ممكن بود. مقايسۀ نتايج كاربرد همزمان زنبور و غلظت LC50 پريميكارب در تيمارهاي مختلف نشان داد كه كاربرد تراكم 60 زنبور، تأثير بيشتري در كاهش جمعيت شته نداشته و رهاسازي 40 زنبور در هر يك از دورههاي رهاسازي، براي كنترل شته كافي و مناسب مي باشد. مطابق با نتايج بدست آمده، پس از اولين سم پاشي و كاهش قابل توجه جمعيت شته، زنبور قادر بود در ادامه مانع رشد جمعيت شته شود و نيازي به تكرار سم پاشي وجود نداشت، اما در صورت نياز، همزمان با ادامۀ كاربرد زنبور، ميتوان هر 15 روز نسبت به تكرار سمپاشي با غلظت LC50 پريميكارب اقدام نمود.