بررسي رابطه عدم اطمينان تقاضا، مشاركت راهبردي و برون‌سپاري منابع انساني در كسب مزيت رقابتي

پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه بين عدم اطمينان تقاضا، مشاركت راهبردي منابع انساني و برون‌سپاري منابع انساني با مزيت رقابتي ضمن بررسي اثر تعديل‌كننده سرمايه انساني راهبردي انجام شده است. اين مطالعه از لحاظ هدف كاربردي، توصيفي و با روش پيمايشي انجام شده است. نمونه آماري 115 نفر از كاركنان شركت ورزشي كراس به‌روش نمونه‌گيري در دسترس انتخاب شدند. منظور تحليل داده‌ها، روش حداقل مربعات جزئي مورد استفاده قرار گرفت. براي سنجش روايي از روايي همگرا بهره گرفته شد و به‌منظور برازش پايايي، آلفاي كرونباخ مورد استفاده قرار گرفت و ضريب آن براي تمام سازه‌هاي پژوهش بيش‌تر از 0.7 است. نتايج به‌دست آمده، حاكي از آن است كه عدم اطمينان تقاضا بر برون‌سپاري منابع انساني تأثير مثبت و معناداري دارد و مشاركت راهبردي منابع انساني نيز تأثير مثبت و معناداري بر برون‌سپاري منابع انساني مي‌گذارد. نتايج پژوهش اثر مثبت و معنادار برون‌سپاري منابع انساني بر مزيت رقابتي را تأييد كرد. برون‌سپاري منابع انساني ارتباط ميان عدم اطمينان تقاضا و مزيت رقابتي را از يك‌سو و ارتباط ميان مشاركت راهبردي منابع انساني و مزيت رقابتي را از سوي ديگر ميانجي‌گري مي‌كند. با اين وجود، سرمايه انساني راهبردي ارتباط ميان برون‌سپاري منابع انساني و مزيت رقابتي را در شركت كراس تعديل مي‌كند. در صورتي‌كه مديران شركت‌هاي ورزشي به‌دنبال دست‌يابي به مزيت رقابتي هستند، بايد عدم‌اطمينان‌ها در تقاضا را مديريت كنند و منابع انساني را در برنامه‌ها مشاركت دهند.