عنوان مقاله :
تقابل اجتماعي و فرار از قانون در استفاده كنندگان موتورسيكلت در شهر بوشهر
عنوان به زبان ديگر :
Social conflict and law abandonment in motorcycle users in Bushehr
پديد آورندگان :
زارعي، مصطفي فاقد وابستگي , شمسي، رسول دانشگاه آزاد اسلامي واحد بوشهر , موسوي، احمد فاقد وابستگي
كليدواژه :
قانون گريزي , هنجار تقابل اجتماعي , سرمايه اجتماعي , موتورسيكلت
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: تحقيق حاضر، با هدف تعيين تفاوت ميان استفاده كنندگان موتورسيكلت قانون گريز و استفاده كنندگان موتورسيكلت قانونمند، از نظر هنجار تقابل اجتماعي و مؤلفه هاي آن؛ يعني تقابل اجتماعي منفي، باور به تقابل اجتماعي و تقابل اجتماعي مثبت انجام شد.
روش تحقيق: اين پژوهش، در قالب يك طرح مورد ـ شاهدي و به صورت مقطعي انجام شد. 192 نفر از استفاده كنندگان موتورسيكلت كه از نظر كارشناسان پليس راهور، قانون گريز شناخته شده بودند (گروه مورد) و 192 نفر از استفاده كنندگان موتورسيكلت كه از نظر كارشناسان پليس راهور، قانونمند (گروه شاهد) تشخيص داده شده بودند، با استفاده از روش نمونه گيري خوشه اي چندمرحله اي انتخاب شدند. اين دو گروه، سپس از نظر مؤلفه هاي هنجار تقابل اجتماعي، با يكديگر مقايسه شدند.
يافته ها و نتايج: تفاوت معناداري ميان استفاده كنندگان موتورسيكلت قانون گريز و استفاده كنندگان موتورسيكلت قانونمند از نظر هنجار تقابل اجتماعي به طور كلي (0/01 < p ) و مؤلفههاي آن؛ يعني تقابل منفي (0/01 < p )؛ باور به تقابل (0/01 < p ) و تقابل مثبت (0/01 < p ) وجود داشت. تحليل رگرسيون لوجستيك چندگانه با روش سلسله مراتبي نشان داد كه متغيرهاي اجتماعي ـ جمعيت شناختي (مرحله اول) 9/3 الي 12/4 درصد، و مؤلفه هاي هنجار تقابل اجتماعي (مرحله دوم)، بين 13/7 تا 18/2 درصد از واريانس متغير ملاك قانون گريزي يا قانونمندي در استفاده از موتورسيكلت را تبيين نمايند. هنجار تقابل اجتماعي و مؤلفه هاي آن، نقش مهمي در كاهش و پيشگيري از تمايل استفاده كنندگان از موتورسيكلت در شهر بوشهر در ارتكاب قانون گريزي دارند. بنابراين، به منظور كاهش نرخ قانون گريزي در ميان استفاده كنندگان از موتورسيكلت، بهتر است در كنار اجراي استراتژي هاي بازدارنده بيروني، مانند جريمه كردن، مداخله هاي اجتماعي و رفتاري، به اقدام هاي مداخله اي اجتماعي و رفتاري به صورت تقويت هنجار تقابل اجتماعي پرداخته شود.
چكيده لاتين :
Introduction: The present study aimed to determine the difference between the users of motorcycle law enforcement and the users of motorcycle law in terms of the norm of social conflict and its components, namely negative social opposition, belief in social conflict and positive social opposition. Materials and Methods : This study was conducted in the form of a case-control and cross-sectional study. 192 motorcycle users who were identified by law enforcement experts (case group) and 192 motorcycle users who were identified by law enforcement experts (control group) using the method Multi-stage cluster sampling was selected. The two groups were then compared with each other in terms of the social component of social conflict. Discussion of Results and Conclusions:Three hundred and eighty-four motorcycle users in two groups of law-abiding users (192) and law-breaking users (192) were investigated. Concerning the percentage of users who had primary education, it was higher among low-breaker users (41.8%) than the other group (32.9%). The groups were relatively similar regarding income, residency, marital status, and purposes of using motorcycles without any significant differences. Concerning the frequency of having experiences of breaking rules, they were different. That is the frequency of violating traffic rules was significantly higher in law-breakersâ group (23.9% compared to 13%). Comparing these groups, level of reciprocity was not similar. Results revealed that there is a significant difference comparing their total social support )P
عنوان نشريه :
دانش انتظامي بوشهر