تحليلي بر نظريه‌هاي جرم‌شناختي فشار ساختاري و فنون خنثي‌سازي در تكرار سرقت

An Analysis on the Criminological Theories of Structural Pressure and Neutralization Skills in the Repetition of Thievery

توقف چرخه بزه‌كاري، بازگشت مجرم به جامعه، اصلاح و درمان و مرتفع كردن حالت خطرناك وي از جنبه تعارض با جامعه و قوانين مدني از اهداف سياست كيفري مي‌باشد. با نگاهي بر آمار مجرمان دستگير شده در مي‌يابيم كه توفيقي كامل در اين راستا حاصل نشده است؛ بيش از نيمي از مجرمان مجدداً به چرخه بزه‌كاري بازگشته و مبادرت به تكرار بزه مي‌كنند. مي‌خواهيم بدانيم چرا با وجود تشديد مجازات شاهد كاهش تكرار جرم و مؤثر بودن پيش‌گيري ثالث نيستيم؟ در اين پژوهش در پي تبيين بعضي از عوامل موجده تكرار سرقت هستيم. رابطه بين نظريه‌هاي فشار‌هاي ساختاري و فنون خنثي‌سازي و تكرار بزه سرقت در شهرستان شهريار به روش توصيفي – پيمايشي با رويكرد هم‌بستگي بررسي شده است. جامعه آماري پژوهش 138 نفر از سارقان دستگير شده تكراركننده سرقت در شهر شهريار در سال 93 مي‌باشد. براي تعيين حجم نمونه از روش تعيين حجم نمونه كرجسي و مورگان (1976) استفاده و حجم نمونه به ميزان 100 نفر تعيين و پرسش‌نامه به‌صورت تصادفي ساده بين آن ها توزيع شد. داده‌هاي پژوهش از لحاظ متغير‌هاي سن، جنس، ميزان تحصيلات مدت سابقه اشتغال و وضعيت تأهل توصيف و نرمال بودن داده‌ها با استفاده از آزمون كولموگروف اسميرنوف مورد ارزيابي و سنجش و سپس داده‌ها با استفاده از آزمون فريدمن تحليل شد. نتايج حاصل از اين پژوهش رابطه معناداري را بين دو نظريه بررسي شده با تكرار بزه سرقت در شهرستان شهريار را نشان مي‌دهد. اولويت اول تكرار بزه سرقت مربوط به فشار ساختاري بوده و اولويت دوم به تكنيك‌هاي خنثي‌سازي مربوط مي‌شود. نتايج حاصل از پژوهش تطابق كامل با مباني نظري پژوهش و پيشينه پژوهش كه توسط محققان ديگر به انجام رسيده، دارد.

From among the goals of criminal policy are halt of the circle of crime, the return of the criminal to the society, correcting curing and eliminating his dangerous position from the aspect of conflict with the society and civil laws. With an overlook on the statistics of the arrested criminals we find that there is not a complete success in this direction; more that half of the criminals has returned to the circle of crime and has repeated the crime again. We want to know that in spite of intensifying the punishment why we do not see the decrease of crime and the effectiveness of the third prevention? In this research, following the clarifying some of the causal factors we are observing the repetition of thievery. The relation between the theories of structural pressures and the skills of neutralization and repetition of crime in the small province of Shahryar has been analyzed through descriptive-survey method and with the approach of correlation. The statistical society of the research is composed of 138 bodies from those arrested thieves who repeated the crime in the city of Shahryar in 1393. In order to choose the sample volume, we used the sample volume method of Karjesi and Morgan (1976) and the sample was determined by 100 people and we distributed the questionnaire among them in a sample random method. We described the research data from the view of the variables of age, gender, educational level, employment record period and marital status and studied the normality of data using the kolmogorov-Smirnov test and then analyzed the data through Friedman test. The research results show a meaningful relation between the two studied theories with the repetition of crime in the city of shahryar the first priority of repeating the crime of thievery is related to the structural pressure and second priority relates to the techniques of neutralization. The research results have a complete accordance with the theoretical basics of research and the back ground of the research that has been done by other researchers.