كليدواژه :
جرم , بيكاري , تورم , توزيع درآمد , درآمد خانوار
چكيده فارسي :
قدمت نظريه‌هاي اقتصادي درباره جرم به اندازه نظريه‌هاي ذيربط در ديگر رشته‌هاي علوم اجتماعي نيست ولي اهميت فراوان امروزين جرم توجه متخصصان اين رشته‌ها را به حد كافي به خود معطوف نموده است. از اين‌رو اقتصاددانان نيز در پي تبيين ارتباط بين متغيرهاي اقتصادي و ارتكاب جرم هستند. درك اين رابطه از دو جهت اهميت دارد؛ يكي آنكه در صورت تاثيرگذاري متغيرهاي اقتصادي بر ارتكاب جرم، سياست‌گذار اقتصادي بايد در تنظيم سياست‌ها به پيامدهاي آنها بر ميزان ارتكاب جرم نيز توجه داشته باشد و دوم اينكه سياست گذار انتظامي و امنيتي نيز با شناخت اين عوامل مي تواند با توجه به نماگرهاي اقتصادي، تمهيدات لازم را جهت ظرفيت هاي لازم انتظامي و قضائي اتخاذ نمايد.
با توجه به شرايط اقتصاد ايران و تغييرات زياد متغيرهاي كلان اقتصادي مانند بيكاري،تورم،درآمد و... به نظر مي‌رسد كه بررسي چگونگي ارتباط متغيرهايي از اين قبيل با جرم و جنايت در كشور روشن گردد و درصورت وجود اين ارتباط ميزان آن به درستي تبيين شود. زيرا در صورت وجود اين ارتباط سياست‌گذار اقتصادي و انتظامي بر خود لازم مي‌داند كه در امر سياست‌گذاري چند موضوع را با دقت بيشتري مد نظر قرار دهند: اول اينكه مي‌بايست تبعات اجتماعي وقوع جنايت را كه مي‌تواند منتج از يك هدف‌گيري اقتصادي باشد با دقت بيشتري مد نظر قرار دهد. دوم با توجه به اينكه تغيير ميزان جرايم در كشور از چندين جهت بر اقتصاد اثرگذار است (مانند: بالا رفتن هزينه دولت در برقراري نظم و امنيت اجتماعي، بالا رفتن هزينه‌هاي نگهداري و بازپروري مجرمين، گسترش يافتن اقتصاد زيرزميني، كاهش نيروي كار بالقوه و...) ممكن است اين افزايش يا كاهش جرم منجر به ضربه زدن به سياست اتخاذ شده گردد و آن را از مسير اصلي خود منحرف سازد و سياست‌گذار مجبور به لغو سياست و يا اتخاذ سياستي در جهت عكس آن گردد. سوم : سياست گذار انتظامي با درك ارتباط بين اين متغيرها مي تواند با استفاده از نماگر هاي اقتصادي جامعه، پيش تمهيداتي دقيق تري جهت حفظ امنيت جامعه اتخاذ نمايد.
چكيده لاتين :
Although the economic theories about the crime are not as old as other related theories in other disciplines of social scinces , its importance has now attracted the attention of the expert of these disciplines . therefore , the economists are investigating the relationship between economic variable and commiting crimes.it is essential to understand this relationship for two reasons.first of all , if the economic variables are effective on commiting crimes , the economic policy makers must consider the consequences of their policies on crime rate. Secondly , identifying these factors enable police and security policy makers to take the necessary mesures to create the requined police and legal judicial capacities based on the economic indexes. Due to the condition of Iran's economy and the frequent change in major economic variable such as unemployment , inflation , income, … in vestigating the relationship between such variables and crime in our country seems necessary . if such relationship exists , the exact details must be determined because in that case , economic and police policy makers have to consider a few important issues. firstly, they must pay more attention to the social consequences of commiting crimes which the result of an economic objective. Secondly , since a change in crime rate is effective on the economy in different aspects- such as increasing the costs of goverment in maintaining order and social security , increasing the costs of keeping and rehabitating criminals,developing underground economic reducing potential work force , ... an increase or decrease in crime rate may have negative effects on policies and disorient them . it so , the policy makers have to revoke the policy or design a reverse one . thindly , by understanding the relationship between these variables police policy makers will be able to take more precise and by using economic indexes of the society mesures to maintain social security.
