سنجش اثربخشي فرآيند مديريت راهبردي و تاثير آن بر پاسخگويي سازماني

هدف از اين تحقيق، سنجش اثربخشي فرآيند مديريت راهبردي و تاثير آن بر پاسخگويي سازماني در وزارت ورزش و جوانان بود. اين تحقيق جزو تحقيق‌هاي توصيفي– همبستگي است كه به صورت ميداني انجام گرفته است. جامعه آماري اين تحقيق شامل همه كاركنان وزارت ورزش و جوانان است كه با توجه به استعلام از معاونت پشتيباني و منابع انساني تعداد كاركنان، درمجموع 800 نفر بوده است. با محاسبه حجم نمونه مورد نياز براي تحقيق با استفاده از جدول تعيين حجم نمونه كرجسي و مورگان، 260 نفر از كارمندان به روش نمونه‌گيري تصادفي ساده انتخاب شدند و پرسشنامه بين آنها پخش گرديد كه در نهايت 251 پرسشنامه برگشت داده شد. ابزار تحقيق پرسشنامه، پرسشنامه «اثربخشي مديريت راهبردي در سازمان هاي ورزشي» فريد فتحي (1396) و پرسشنامه «پاسخگويي سازماني» واعظي (1390) مي‌باشد. روايي محتوايي پرسشنامه ها به وسيله 10 نفراز اساتيد متخصص در زمينه مديريت ورزشي تاييد گرديد. پايايي آزمون از روش آلفاي كرونباخ به دست آمد كه براي پرسشنامه «اثربخشي مديريت راهبردي» 0.82 و براي پرسشنامه «پاسخگويي سازماني» 0.84 محاسبه شد. نتايج تحقيق نشان داد كه اثربخشي مديريت راهبردي در وزارت ورزش و جوانان در وضعيت نامناسبي قرار دارد. همچنين بين اثربخشي مديريت راهبردي و پاسخگويي سازماني ارتباط معناداري مشهود است. نتيجه آن كه وزارت ورزش و جوانان نياز به ارزيابي فرآيندهاي مديريت راهبردي و راه هاي اثربخش بودن راهبردهاي خود دارد. همچنين، ضروري است كه وزارت ورزش و جوانان سيستم پاسخگويي خود را تقويت كند و در راستاي اهداف و راهبردهاي خود قرار دهد.