ارتباط علي بازارگرايي با وفاداري مشتريان با نقش ميانجي كيفيت خدمات (ارائه مدلي براي باشگاه هاي بدن سازي)

هدف تحقيق حاضر،  تعيين ارتباط علي بين بازارگرايي با وفاداري مشتريان با نقش ميانجي كيفيت خدمات بود. روش اين تحقيق توصيفي– تحليلي با رويكرد معادلات ساختاري و با توجه به هدف از نوع تحقيقات كاربردي بود كه به صورت ميداني انجام شد. جامعه آماري پژوهش شامل تمامي مشتريان باشگاه هاي بدن سازي است كه 400 نفر از آنان به روش نمونه گيري خوشه اي تصادفي براي شركت در تحقيق انتخاب شدند. ابزار گردآوري داده ها، پرسشنامه هاي «بازارگرايي» آلپر و همكاران (2006)، «كيفيت خدمات» كو و كوان (2006) و «وفاداري مشتري» دهدشتي و همكاران (1391) بود كه روايي صوري و محتوايي آنها مورد تأييد خبرگان مديريت ورزشي قرار گرفت. با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ پايايي پرسشنامه بازارگرايي 0.83، كيفيت خدمات 0.79 و وفاداري مشتري 0.88 گزارش گرديد. براي تجزيه و تحليل از آمار توصيفي، ضريب همبستگي پيرسون و مدل معادلات ساختاري و نرم افزارهاي AMOS و SPSS استفاده شد. نتايج نشان داد گرايش مشتري از مولفه هاي بازارگرايي با وفاداري مشتري به صورت مستقيم و غيرمستقيم از طريق متغير ميانجي كيفيت خدمات اثر معناداري (539/ r=) و(0.63=β) دارد. بين گرايش رقيب با وفاداري مشتري(553/ r=) و(0.132=β) به صورت مستقيم و غيرمستقيم از طريق كيفيت خدمات اين اثر معنادار است. محيط بازار نيز به صورت مستقيم و غيرمستقيم از طريق كيفيت خدمات با وفاداري مشتري رابطه معناداري دارد. بر اساس نتايج مدل معادلات ساختاري، مدل تحقيق از برازش مطلوبي برخودار و كيفيت خدمات به عنوان متغير واسطه اي قادر به ميانجيگري بين بازارگرايي و وفاداري مشتريان است؛ بدان معني كه  اثرات بازارگرايي را جذب مي نمايد و سپس آن را به وفاداري مشتريان انتقال مي دهد. با توجه به يافته تحقيق حاضر مبني بر ارتباط بازارگرايي با وفاداري مشتريان باشگاه هاي ورزشي شهر تهران و نقش ميانجي كيفيت خدمات مي توان گفت تأكيد مديران باشگاه هاي ورزشي بر ارائه خدمات مناسب به مشتري، گام مؤثري جهت وفادار كردن مشتريان و در نهايت كسب وفاداري مشتري اين مراكز است.