تبيين جامعه شناختي انحرافات جنسي در زنان(مطالعه مورد زنان داراي سابقه زندان)

هدف: اين پژوهش با رويكرد نظريه بنياني، به مطالعه كيفي پديده تن فروشي و شيوع روابط نامشروع و بي بندباري جنسي در جامعه كه منجر به پديده «فروپاشي» گرديده و بررسي شرايط علًي، شرايط مداخله گر، زمينه ها، استراتژي ها و پيامدهاي استراتژي هاي بكار رفته، مي پردازد. چيرگي و استيلاي انحرافات جنسي بنا بر نظر انديشمندان علوم اجتماعي، از مهم ترين عوامل گرايش به جرم و بزهكاري مي باشد. هدف از اين پژوهش، بررسي زمينه هاي وقوع جرم، استراتژي ها و پيامدهاي استراتژي هاي بكار رفته، توسط زنان زنداني در زندان مركزي تهران مي باشد. روش : با استفاده از روش گرندد تئوري و تكنيك مصاحبه نيمه ساخت يافته، با 14 زن كه سابقه بازگشت مجدد به زندان داشته اند، از طريق نمونه گيري هدفمند، مصاحبه عميق صورت گرفت. بعد از مصاحبه دهم، اشباع مفهومي حاصل گرديد. براي اطمينان خاطر، انجام مصاحبه تا نفر چهاردهم، ادامه يافت. داده ها با استفاده از مدل پارادايمي اشتروس و كوربين، مقوله بندي و سپس مدل پارادايمي آن ترسيم گرديد. يافته ها: نتايج پژوهش نشان داد كه، نارضايتي از ازدواج، گرايش به دوست ناباب و تنگناهاي مالي، از جمله علل انحراف در اين زنان مي باشد. فقر، محيط نامناسب خانوادگي، خلأهاي عاطفي، آسيب هاي عميق دوران كودكي و فقر فرهنگي از عوامل مداخله گر در اين انحراف، مي باشند كه راهبردهايي چون، همانندسازي انحرافي، كجروي براي بقا، ازدواج درماني و قتل نفس  را در پي دارد. برخي از پيامدهاي اين راهبردها، از هم پاشيدگي خانوادگي، طرد اجتماعي و فروپاشي مي باشد.