مطالعه تحليلي اعتبار سنجي فقهي معامله اعضاي بدن انسان

امروزه در ازاي آنچه عرفاً خريد و فروش اعضاي بدن انسان ناميده مي‌شود، همچون كليه يا قرنيه چشم، مبالغ هنگفتي رد و بدل مي‌شود. حتي در برخي موارد، براي به‌دست‌آوردن آن رقابت وجود دارد. برخي فقها مخالف قابل خريد و فروش بودن اعضاي بدن انسان هستند و براي اثبات آن به دلايلي استناد مي‌كنند كه حاكي از حرمت هر گونه معامله اعضاي بدن در اسلام است. اين مقاله، به روش اسنادي به دنبال پاسخ دادن به اين سؤال است كه حكم معامله اعضاي بدن انسان، چيست و آيا امكان پذيرش چنين معاملاتي در فقه اسلامي وجود دارد و در صورت پذيرش، چگونه مي‌توان به چالش‌هاي ارائه‌شده پاسخ داد؟ هريك از موافقان و مخالفان معامله درباره اعضاي بدن انسان، دلايلي دارند. برخي فقها براي اثبات عدم امكان انعقاد اين معاملات، به آياتي همچون آيه 110 سوره نساء و آيه 173 سوره بقره و برخي روايات از ائمه اطهار؟عهم؟ اشاره كرده و چالش‌هايي همچون عدم امكان انجام اسباب واجب اين نوع معاملات از جمله پيوند عضو، آزار و اذيت رساندن، مثله كردن و نهايتاً حرمت چنين معاملاتي را مطرح ساخته‌اند. موافقان نيز براي رد مدعاي آنان به بيان دلايلي همچون فلسفه تجويز اين عمل، ضرورت حفظ كرامت انسان و كمك به انسان نيازمند و برخي آيات و روايات اشاره كرده‌اند. اين پژوهش در دو گفتار، ابتدا به بررسي معامله درباره اعضاي بدن انسان، و پس از آن، به بيان احتجاجات موافقان و مخالفان در اين باره پرداخته است.

No abstract