واكاوي ﭼﺎلشهاﻱ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮﻱ ﺷﻬﺮﻫﺎﻱ ﺟﺪﻳﺪ ايراني بر اساس مدل‌سازي معادلات ساختاري ( SEM)

شهرهاي جديد در ايران عمدتاً براي كاهش بار جمعيت و تراكم فعاليت‌هاي اقتصادي از شهرهاي بزرگ ايجاد شدند. اما باوجود پيش انديشگي، مديران شهري براي تحقق اين اهداف با چالش‌هاي زيادي مواجه شدند. مديريت مناسب اين چالش‌ها براي رسيدن به سطحي قابل‌قبول از انسجام در مديريت شهرهاي جديد، مستلزم واكاوي و ارزيابي اين چالش‌ها و شناخت رابطه و ميزان تأثيرآنها بر همديگر بصورتي سيستماتيك و هدفمند است، هدف اين تحقيق؛ اين واكاوي و اثرسنجي است. به اين منظور در تحقيق حاضر از روش مدل‌سازي معادلات ساختاري براي مسيريابي و تعيين ضرايب تأثير عوامل اصلي استفاده‌ شده است كه درآن پيمايشدر قالب پرسشنامه كارشناسان به‌عنوان ابزار اصلي است. رابطه نسبتاً قوي، مثبت و معني‌دار ميان تمامي چالش‌هاي شناسايي‌شده وجود دارد و بيشترين ميزان مربوط به تأثير چالش «نهادي-اداري» بر چالش «تسهيلات-خدمات» است اما همين چالش خود به ميزان چشمگيري متأثر از چالش «مالي-بودجه» است و اين چالش نيز متأثر از چالش «سياست‌گذاري و برنامه‌ريزي» است. به همين ترتيب ميزان تأثير ساير چالش‌ها بر همديگر مشخص‌شده است. نتايج اين تحقيق به‌عنوان يك راهنما؛ ضمن نشان دادن نقاط كانوني موردتوجه براي اصلاح و بهبود در نظام مديريت شهري شهرهاي جديد پايه‌هاي مناسبي براي طراحي الگوي مديريت شهري منسجم در اين شهرها به‌منظور ارتقاي كيفيت رندگي شهروندان را فراهم مي‌نمايد.

no abstract