توانمندسازي كاركنان و تعالي سازمان پليس

No Title

در سال‌هاي اخير واژه توانمندي سازي به بخشي از زبان روزمره مديريت تبديل‌شده است. ايجاد اين واژه با تحول و ايجاد زمينه‌هاي نو در مديريت منابع انساني و توسعه منابع انساني مرتبط مي‌باشد. در فرهنگ لغت وِبستر از توانمندسازي به‌عنوان تفويض اختيار يا اعطاي قدرت قانوني به سايرين تعبير شده است. در فرهنگ لغت آكسفورد فعل توانمندسازي، را به‌عنوان "توانا ساختن" تعريف مي‌كند. توانمندسازي به معني قدرت بخشيدن است. به اين معني كه به افراد كمك كنيم تا احساس اعتماد به‌ نفس خود را بهبود بخشند و بر احساس ناتواني و درماندگي خود چيره شوند. همچنين بدين معني است كه انگيزه دروني را براي انجام يك وظيفه بسيج كنيم. توانمندسازي افراد به‌صورت ترغيب، بر آنان تأثير مي‌گذارد. يعني اين‌كه فرصت‌هايي براي افراد فراهم آوريم تا نشان دهند كه مي توانند ايده هاي خوبي آفريده و آنها را به عمل برسانند. توانمندسازي به‌معناي طراحي ساختار سازمان است، به‌نحوي كه در آن افراد ضمن كنترل خود؛ آمادگي پذيرش مسئوليت‌هاي بيشتري را نيز داشته باشند. توانمندسازي در كاركنان شرايطي را ايجاد مي‌كند كه آنان زندگي كاري خود را در پرتو آن كنترل مي‌كنند و به رشد كافي براي پذيرش مسئوليت‌هاي بيشتر در آينده دست مي‌يابند. در اين پژوهش به بررسي مروري توانمندسازي كاركنان بر تعالي سازمان پليس پرداخته مي‌شود و اين محقق سعي در بيان اين مسئله داشته ودغدغه اصلي از اين تحقيق همين امر بوده است.

NO Abstract