عنوان مقاله :
نگاهي به فلسفۀ وجودي زن در دو رمان زويا پيرزاد
پديد آورندگان :
پورتقي مياندوآب ، سولماز دانشگاه آزاد اسلامي واحد زنجان - دانشكده ادبيّات و علوم انساني - گروه آموزشي زبان و ادبيّات فارسي , عقدايي ، تورج دانشگاه آزاد اسلامي واحد زنجان - دانشكده ادبيّات و علوم انساني - گروه آموزشي زبان و ادبيّات فارسي
كليدواژه :
فلسفۀ وجودي(هويّت) , زن , زويا پيرزاد , رمان , عادت ميكنيم , چراغها را من خاموش ميكنم
چكيده فارسي :
امروزه فمينيسم و نگرش نسبت به زن از موضوعات مهمّ پژوهش در مطالعات جامعهشناسي و حوزههاي مختلف فرهنگي است و اين مسئله طيّ چند دهۀ اخير در حوزۀ ادبيّات داستاني به خصوص در آثار نويسندگانِ زن موضوع اصلي تلقّي ميشود. زويا پيرزاد از جمله نويسندگان موفّق در عرصۀ ادبيّات داستاني، زن را محور اصلي دو رمان خود قرار داده است و توانسته دنياي زنانه را با تفكّر، انديشه و قلمي زنانه به نگارش درآورد و ابعاد مختلف هويّت زنانه را بازنمايي كند. هدف اصلي اين پژوهش بررسي فلسفۀ وجودي زن و ابعاد مختلف هويّت زنانه در دو رمان «عادت ميكنيم» و «چراغها را من خاموش ميكنم» پيرزاد است. نگارنده به روش كتابخانهاي و با مطالعه در علوم جامعهشناسي و بين رشتهاي، زن و هويّت زن را در دو رمان ذكر شده تحليل و بررسي كرده است. نتيجۀ بررسيها نشان ميدهد پيرزاد در دو رمان خود شخصيّت وجودي زن را بر اساس ابعاد مختلفي از هويّت زنانه به تصوير كشيده است. زنان اين دو رمان نمونههايي از زنان در بستر جامعه ميباشند كه در پي شناخت هويّت خود و ابعاد مختلف هويّت زنانه هستند و تلاش ميكنند تا با هويّتيابي به تحوّل و رشد در ابعاد وجودي خود دست يابند.