بررسي روش‌شناختي تفسير آيۀ 106 سورۀ يوسف با رويكرد تطبيقي

A Comparative Methodological Study of the Tafsir of the 106th Verse of the Sura Yusuf

آيۀ 106 سورۀ يوسف كه مي‌فرمايد: «وَ مَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِكُونَ» از آيات حوزۀ كلامي ايمان و شرك محسوب مي‌شود و ظرفيت بالايي در بررسي‌هاي روشمند تفسير تطبيقي دارد. ويژگي محتوايي اين آيه جمع ميان ايمان و شرك در بارۀ اكثر مردمي است كه موردِنظر آيه هستند. بر اساس ديدگاهي كه ايمان را به حقيقتي بسيط و يا مجموعۀ به‌هم‌پيوسته‌اي از اركان ايماني تعريف مي‌كند كه با اخلال در هر ركني، اصل ايمان مخدوش مي‌شود، جمع ميان ايمان و شرك معنا نخواهد داشت و ظاهر اين آيه با تأويل و توجيه همراه مي‌شود. اما ديدگاه ديگري كه ايمان و شرك را قابل افزايش و كاهش و داراي مراتب معنايي مي‌شمارد، به اين آيه به‌عنوان مستندي قوي براي رأي خود مي‌نگرد. بررسي‌ها نشان مي‌دهد كه مفاد اين آيه ظرفيت دلالي زيادي در عبور از تنگناهاي نظري متكلمان داشته و با تفكيك ميان معناي ظاهري-تنزيلي از يك سو، و معناي باطني-تأويلي‌ از سوي ديگر، مي‌توان طيفي از معاني را به‌صورتي سازگار براي آيه در نظر گرفت. در اين مقاله به روش توصيفي-تحليلي و با رويكرد تطبيقي، ضمن گزارش آراي مفسران جريان‌هاي برجستۀ كلامي، با بررسي‌هاي ادبي و شواهد قرآني و روايي و نيز تحليل آنها، نظريه‌اي تفسيري فراتر از تنگناهاي كلامي مفسران دنبال شده است.

Being a verse in the realm of the theological confrontation of monotheistic belief in God in contrast to polytheism, the 106th verse of the Sura Yusuf (Joseph) shows a vast caliber in methodological studies of comparative tafsirs. The purport of the verse concerns a combination of belief in God in contrast to polytheism in the case of a great majority of people to whom reference is made in the same verse. Based on the theological view that defines belief in monotheism as a simple truth or as interconnected with other pillars of the faith such that with a slight disruption in any of the pillars, the original version of the faith will turn invalid, hence no association between faith and polytheism would seem feasible. In contrast, another version (that views faith and polytheism being of relative values and levels, hence subject to relative meanings) regards it as a sound reason for its proof. The content of the very verse shows that it has a multitude of significance capacities for theologians' discussions such that through distinguishing apparently revelatory vs. esoteric-interpretative meanings, a wide range of probable meanings emerges with regard to the very verse. The present paper has a comparative, descriptiveanalytical approach to reporting the theological views of the Quran interpreters, in addition to a Quranic hadith-based literary outlook, hence their theological challenges.