معناشناسي واژه إظهار در قرآن كريم

Semantic of Ezhar in Quran

واكاوي واژه إظهار در قرآن به روش تحليلي - توصيفي با دقت در واژههاي هم ريشه، هم نشين و جانشين امري است كه نوشتار حاضر بدان مي پردازد. اصل و ريشه إظهار "الظهر" به معني آشكاري در مقابل پنهاني اما إظهار، ايجاد اين ظهور است . بررسي اين نكته در هم نشيني "رسول" ، "الدين" ، "اطفاء" و "إتمام" با واژه "إظهار" روشن تر ميگردد. إظهار دين وظيفه خطيري است كه رهبري آن به عهده "رسول دين" است كه خليفه خداست ، اين مسيوليت همه جانبه است اما غلبه فرهنگي بر غلبه با جنگ و قتال ترجيح دارد و اين نكته از دقت در آيات ديگر به جهت انسجام متن قرآن به دست مي آيد؛ به عنوان مثال لفظ " جهاد كبير" براي محاجه با قرآن و استفاده از آن براي غلبه بر اديان و افكار منحرف استفاده شده است. تحقق وعده خدا " ليظهره علي الدين كله" به وسيله اتمام نور الهي به عهده پيروان رسول دين است . علو مقام شريعت الهي به گونه اي است كه گرچه ممكن است پيروزي ظاهري گاهي با جبهه كفر باشد اما عزت و حكمت حقيقي و پايدار از آن عزيز حكيم خواهد بود كه اين مهم از رابطه إظهار با "غلبه" و "هيمنه"آشكار ميگردد و مسلمانان را به اين ضرورت توجه ميدهد كه وظيفه " إظهار دين " يعني ابلاغ هيمنه و استحكام دين به جهت فحواي متعالي آن به عهده آنهاست .

This research focuses on the analytic-descriptive investigation of the word "ezhar"or " explanation" by scrutinizing its cognates. The root of "ezhar" is "al_zahr" which means " clarity" opposite the word " covert and ambiguity". However "ezhar" causes this clarity. This can be clearly associated with the words " prophet", "religion", " extinguishing", and" completion". Religion explanation is the prophets' responsibility who is the vicegerent of God. However this is a multilateral responsibility, the cultural conquest is preferred to conquest by war and killing. Moreover this fact is illuminated by investigating the verses in Quran due to their cohesion and coherence. For instance the word"the great jihad" is used for reasoning with Qur'an and conquest over other religions and perverse beliefs and thoughts. The realization of God's promises are the prophet's followers. The supereminence of God's tradition is in a way that although the apparent conquest sometimes belongs to the athiests, the real and permenant honor and wisdom belongs to God. This reality is completely explained in the relationship between "explanation" and "conquest". As a result muslims are strongly aware that the resonsibility of religion explanation, due to its major importance, is the prophet's duty.