عنوان مقاله :
بررسي تأثير رويكرد آموزشي مبتني بر مسئلهي باز-پاسخ بر توانايي حلمسأله دانشآموزان پايه هفتم
عنوان به زبان ديگر :
Investigating the Impact of Open-Ended Approach
پديد آورندگان :
سليميان، فاطمه آموزش و پرورش اصفهان، اصفهان، ايران. , ريحاني، ابراهيم دانشگاه تربيت دبير شهيد رجايي - گروه رياضي، تهران، ايران , بهرامي، احسان دانشگاه شهيد بهشتي - گروه آمار، تهران، ايران
كليدواژه :
حل مسئله , مسئلهي باز-پاسخ , دانشآموزان پايه هفتم , آموزش رياضي
چكيده فارسي :
پژوهش حاضر با هدف بررسي تأثير رويكرد آموزشي مبتني بر مسئلهي باز- پاسخ بر توانايي حلمسأله دانشآموزان پايه هفتم، اجرا گرديد. پژوهش با روش شبه آزمايشي و در مطالعهاي طولي طي دوره آموزشي پنج ماهه انجام گرفت. آزمودني ها در قالب دو گروه آزمايش و كنترل به صورت تصادفي از بين مدارس دخترانه منطقه باغبهادران، انتخاب شدند. گروه آزمايش، هر جلسه را با حل يك مسئلهي باز-پاسخ در سه مرحلهي؛ انفرادي، گروهي و كلاسي ميگذراندند و گروه كنترل اين زمان را را با كار بر روي مسائل مشابه كتاب درسي، سپري كردند. آزمونهاي تحليل آماري (t گروههاي مستقل و t گروههاي وابسته) معناداري برتري عملكرد گروه آزمايش نسبت به گروه كنترل در پسآزمون و نسبت به عملكرد قبلي خود در پيشآزمون را تأييد كردند. گروه آزمايش علاوه بر كسب ميانگين بالاتر در حل مسائل، راهبردهاي متنوعتري را در پاسخگويي ارائه داد. آزمون پايداري، پنج ماه بعد از پس آزمون برگزار و معناداري عملكرد بهتر گروه آزمايش را تأييد كرد. به منظور بررسي نتايج به كارگيري مسائل باز-پاسخ، پاسخهاي فردي و گروهي در هر جلسهي گروه آزمايش جمعآوري و مشاهدات از رفتار فردي و گروهي دانشآموزان ثبت و تحليل شد. مقايسهي پاسخهاي فردي و گروهي در هر جلسه، ايجاد فرصتهايي براي بروز و رفع بدفهميها، يادگيريهاي جديد هنگام مرور مطالب فراگرفته شده و ارتقا سطح كلامي براي بيان روابط رياضي را نشانداد. نتايج نشان داد؛ آموزش مبتني بر مسائل باز-پاسخ در كنار روشهاي سنتي ياددهي- يادگيري ميتواند در پرورش توانايي حل مسئله اثرگذار باشد. قوت يافتن نقش دانشآموزان ضعيف و پذيرش مفيد بودن و كاربرد ابزارهاي رياضي از جمله تعميم، اثبات، تخمين و حدس آگاهانه از مقايسهي پاسخهاي فردي و گروهي، قابل استنباط بود.
چكيده لاتين :
The purpose of this study is to investigate the effect of Open-Ended probloms on the problem solving ability of 7th grade female students. This research is a quasi-experimental of pre-test, post-test type having a control group. The statistical universe of the study includes all 7th grade female students of Baghbaderan in the 1392-93 academic year. The sample consisted of 62 female 7th grade students in two, experimental (32 students) and control (30 students) groups that were selected using random method. Measurement tool of this study is three exams that were designed by researchers of this syudy, and their reliablity were obtained 0.79,0.81 and 0.80. First, both experimental and control groups took pre-test, then experimental variable (Open-Ended problems) was implemented to experimental group during 11 sessions in. In control group, same topics were trained using traditional method. Then the post-test was taken for two groups. Data analysis was accomplished by using descriptive statistic method (mean, standard deviation) and inferential tests such as analysis of independent t-test and Mann-Whitney Test. Results of t-tests demonstrated that mathematical problem solving abilities of students in experimental group are more than the students of control group.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي آموزش و يادگيري