عنوان مقاله :
اثربخشي آموزش خودمتمايزسازي در بهبود فرآيند و محتواي خانواده در زوجهاي متقاضي طلاق توافقي
عنوان به زبان ديگر :
The effectiveness of self-differentiation training on improving family process and content in demanding couples of contested divorce
پديد آورندگان :
هاشمي، اعظم دانشگاه آزاد اسلامي واحد ابهر - گروه مشاوره , جعفري، اصغر دانشگاه كاشان - دانشكده علوم انساني - گروه روان شناسي
كليدواژه :
خودمتمايزسازي , فرآيند خانواده , محتواي خانواده , طلاق توافقي
چكيده فارسي :
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعيين اثربخشي آموزش خودمتمايزسازي در بهبود فرآيند و محتواي خانواده در زوجهاي متقاضي طلاق توافقي انجام شد. روش: روش پژوهش نيمهآزمايشي با طرح پيشآزمون و پسآزمون با گروه كنترل و يك پيگيري 2 ماهه بود. جامعه آماري زوجهاي ارجاعي متقاضي طلاق توافقي در سال 1396، به مركز مشاوره بهروان در قزوين بودند. 10 زوج (20 نفر) به روش نمونهگيري هدفمند انتخاب و به روش تصادفي در گروه هاي 10 نفره آزمايش و كنترل جايگزين شدند. ابزارهاي پژوهش پرسشنامههاي فرآيند و محتواي خانواده ساماني (2008) بودند. برنامه خودمتمايزسازي اماميريزي و برون (1395) در 10جلسه زوجدرماني 90 دقيقهاي براي گروه آزمايش اجرا و تغييرات فرآيند و محتواي خانواده در مراحل پيشآزمون، پسآزمون و پيگيري اندازهگيري و دادهها با استفاده از تحليل واريانس مختلط با اندازهگيري مكرر تحليل شد. يافتهها: نتايج نشان داد آموزش خودمتمايزسازي بر بهبود فرآيند خانواده (P<0.01, F=21.14) و محتواي خانواده (P<0.01, F= 23.32). تاثير معناداري داشته و اين تاثير در مرحله پيگيري پايدار مانده است و 4 زوج از ادامه طلاق منصرف شدند (P>0.01, t= 0.01).. نتيجهگيري: برنامه آموزش خودمتمايزسازي توانمندي زوجها از طريق ايجاد تعادل بين عقل و احساسات و تمايز خويشتن از خانواده اصلي، بر كاركردهاي فرآيند و محتواي خانواده تاثير ميگذارد. بنابراين از اين روش رواني- آموزشي كارآمد ميتوان براي بهبود فرآيند و محتواي خانواده زوج هاي متقاضي طلاق توافقي و پيشگيري از طلاق استفاده كرد.
چكيده لاتين :
Aim: The purpose of the present study was to determine the effectiveness of self-differentiation training on improving family process and content in demanding couples with contested divorce.
Methods: A quasi-experimental design with pre-test, post-test and two-months follow-up with control group was used. The statistical population included couples who mutually consented for divorce, and had referred to the counselling clinic of Behravan in Qazvin in 2018. Ten couples (20 participants) were selected through purposeful sampling and assigned in experimental and control groups. Research tools included Samani’s (2008) family process and content questionnaire. Self-differentiation was administered for the experimental group in 10 weekly 90-minute sessions. The changes of family process and content was measured in posttest and follow-up and data were analyzed by repeated measurement.
Results: Results indicated that self-differentiation significantly have promoted family process (P<0.01, F=21.14) and family content (P<0.01, F= 23.32). This effect was observed in follow-up, and four couples gave up the divorce requests (P>0.01, t= 0.01).
Conclusion: self-differentiation training, thorough empowering couples, helps in moderating between reason and emotions; while differentiaton of self from original family, affects the functions of family process and content. Therefore, it can be used as an efficient psycho-educational package for improving the functions of family process and content in divorce demanding couples, and may helpprevent divorce.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي مشاوره