پديد آورندگان :
رجب پور عزيزي ، زهرا دانشگاه الزهرا , اخوان تفتي ، مهناز دانشگاه الزهرا - گروه روانشناسي تربيتي , محسن پور ، مريم دانشگاه الزهرا - گروه روانشناسي تربيتي
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: بيشتر پژوهش ها درباره شناسايي مشكلات نارساخواني از ابتدا تاكنون، مبتني بر روي آورد پزشكي و آسيب محور بوده است كه همگي بر وجود نقص و اختلال تاكيد دارند. اما از چند دهه گذشته پژوهش هايي رو به گسترش است كه تاكيد دارند نارساخواني لزوما ً به معناي نقص و آسيب نيست، كه شكل متفاوتي از كاركردهاي ذهني پردازشي است و در گوناگوني عصب شناسي ريشه دارد؛ به ويژه اين كه افراد نارساخوان از استعدادهاي ديداري فضايي متفاوت و حتي برتري برخوردارند. با اين حال داده هاي تجربي محدود در زمينه توانايي هاي ديداري نارساخوان ها نتايج متناقضي را ارائه داده اند. هدف پژوهش حاضر بررسي اين موضوع با تمركز بر پژوهش هاي مربوط به تفاوت هاي پردازش هاي ديداري فضايي و وجود/عدم وجود اين توانمندي ها در افراد نارساخوان بود. روش: اين پژوهش از نوع مطالعه توصيفي مروري انتقادي است. ابتدا جستجوي گسترده اي در پايگاه هاي اطلاعاتي علمي SID, Magiran, Ensani, Civilica, Web of Science, ERIC, EBSCO, ScienceDirect, PubMed, Psych INFO and Google Scholar, با كليد واژه هاي نارساخواني، اختلال خواندن، ناتواني خواندن، تجسم فضايي، توانايي ديداريفضاي، خلاقيت و نارساخواني، مهارت هاي غيركلامي، گوناگوني عصب شناسي، و روي آورد تفاوت محور انجام شد. پس از مطالعه و بررسي اوليه 124 مقاله و سپس با حذف مطالعات نامرتبط، 28 مقاله با روش پريزما به مرحله تحليل وارد شد. يافته ها: بررسي مقالات منتخب نشان داد در 18 مطالعه (20.5 درصد) عملكرد افراد نارساخوان از افراد غيرنارساخوان بالاتر بود. در 36 مطالعه (40.9درصد) تفاوت عملكرد ديداري فضايي بين افراد نارساخوان و غيرنارساخوان معنادار نبود و عملكرد گروه نارساخوان معادل با افراد غيرنارساخوان بود. در 34 مطالعه (38.6 درصد) عملكرد افراد نارساخوان پايين تر از غيرنارساخوان بود. نتيجه گيري: يافته ها نشان مي دهد كه عملكرد نارساخوان ها در درك كلي تصوير، تجسم كلي اشكال پيچيده و اشكال نامعمول نسبت به غيرنارساخوان بهتر بود و زمان واكنش سريع تري نشان داده اند. اما شواهد كمي در حمايت از وجود توانمندي هاي ديداري فضايي در همه زمينه ها در افراد نارساخوان وجود دارد. درمجموع با وجود محدوديت هاي پژوهشي مانند انتخاب نمونه هايي از گروه هاي سني، تحولي و آموزشي متفاوت؛ يكسان نبودن روش ها؛ و ابزارهاي سنجش به كار رفته در هر پژوهش، رسيدن به نيمرخ شناختي دقيق تر از نقاط قوت و ضعف نارساخوان ها، نيازمند پژوهش هاي بيشتري است.