تبيين جايگاه و نقش رهبري نظام اسلامي در سياست‌گذاري مطلوب نظام جمهوري اسلامي ايران

انقلاب اسلامي به‌عنوان داعيه‌دار حرف و راه نو براي بشريت در تلاش براي متحقق كردن ملزومات اين مدعا مي‌باشد. از ديگر سو انقلاب اسلامي كه ديگري خود را نظام تمدني غرب معرفي كرده است در مسير حركتي خود علاوه بر تلاش ايجابي براي فراهم آوردن اين ملزومات، نيازمند تلاش جدي و سلبي براي مبارزه با عوامل و زمينه‌هاي مخالفت‌كننده با مسير و جهت اصيل خود است. شرط توفيق انقلاب اسلامي درحركت‌هاي ايجابي و سلبي خود اتخاذ تدابير مناسب براي پيشروي در مسير و پيش بري اهداف است و اين تدبير مستلزم سياست ورزي و تعيين سياست‌هاي مطلوب است. اين تحقيق در تلاش است تا به اقتضائات اصلي براي نيل به سياست مطلوب در نظام جمهوري اسلامي ايران بپردازد. بررسي و تعيين جايگاه و نقش رهبري نظام اسلامي در مدل حكومتي جمهوري اسلامي در موضع نيل به سياست مطلوب موضوع اين تحقيق است.