بررسي رابطه ي عوامل برون سازماني(اقتصادي، اعتقادي، فرهنگي و سياسي) موثر بر اهمال كاري در مديريت آموزش و پرورش با توجه به نقش واسطه گري رضايت شغلي و فرسودگي شغلي

پژوهش حاضر با هدف بررسي نقش ميانجي گري انگيزش شغلي و فرسودگي شغلي در رابطه ي عوامل برون سازماني (اقتصادي، اعتقادي، فرهنگي و سياسي) موثر بر اهمال كاري در مديريت آموزش و پرورش انجام گرفته است. پژوهش از نظر هدف كاربردي است. روش تحقيق آن به صورت توصيفي– همبستگي بود. نمونه ي پژوهش شامل400 نفراز مديران، دبيران و كارشناسان اداري مديريت آموزش و پرورش شهر اصفهان بودندكه با استفاده از فرمول كوكران(1977)، و با روش نمونه گيري طبقه اي متناسب باحجم انتخاب شدند. شركت كنندگان در اين پژوهش به پرسشنامه محقق ساخته ي عوامل موثربر اهمال كاري در سازمان(1395)، پرسشنامه هاي استاندارد انگيزش شغلي رايت(2004)، اهمال كاري سازماني صفاري نيا و رازليقي(1390) و پرسشنامه فرسودگي شغلي مسلش و جكسون (1985) پاسخ دادند. روايي پرسشنامه ها با استفاده از روايي محتوايي و پايايي آن ها با استفاده از آلفاي كرونباخ مورد تاييد قرار گرفت. ارزيابي الگوي پيشنهادي و آزمون اثر ميانجيگري از طريق الگويابي تحليل معادلات ساختاري، آزمون سوبل و رگرسيون انجام شد. نتايج پژوهش بيانگر تطابق وبرازش الگوي پيشنهادي با داده هاي واقعي بود. مدل تاييد شده نشان داد عوامل برون سازماني، انگيزش شغلي و فرسودگي شغلي با اهمال كاري رابطه ي معناداري دارند. همچنين نقش ميانجي گري انگيزش شغلي و فرسودگي شغلي در رابطه بين عوامل برون سازماني (اقتصادي، اعتقادي، فرهنگي و سياسي) بااهمال كاري در سازمان مورد تاييد قرارگرفت. براساس يافته هاي به دست آمده پيشنهاد مي شود كه به منظور كاهش اهمال كاري در سازمان ها وجلوگيري از فرسودگي شغلي، برنامه ريزي هاي مديران برپايه انگيزش شغلي كاركنان طراحي و اجرا گردد