الگوي تفسيري پيامدهاي سقف شيشه‌اي براي زنان با تاكيد بر لايه‌هاي هژموني پذيرش قدرت

امروزه با رشد جوامع، زنان بسيار بيشتر از گذشته در سازمان‌ها و مشاغل ايفاي نقش مي‌نمايند و يك نيروي كار تاثيرگذار فعال هستند. هرچند امروزه حضور زنان نسبت به گذشته بيشتر شده اما كماكان موانع و فشارهاي ساختاري و اجتماعي در باب ايجاد سقف شيشه‌اي براي زنان به دليل لايه‌هاي هژموني پذيرش قدرت همچنان ادامه دارد. هدف اين پژوهش الگوي تفسيري پيامدهاي سقف شيشه‌اي براي زنان با تاكيد بر لايه‌هاي هژموني پذيرش قدرت برمبناي فرايند تحليل (IRP) است.روش شناسي پژوهش از حيث جمع‌آوري داده‌هاي پژوهش آميخته بود، به طوري‌كه در بخش كيفي پژوهش به منظور شناسايي مولفه‌ها (پيامدهاي سقف شيشه‌اي) و گزاره‌هاي پژوهش (لايه‌هاي هژموني پذيرش قدرت) از تحليل فراتركيب و با مشاركت  ۱۵ نفر از خبرگان رشته مديريت در سطح دانشگاهي استفاده شد. در بخش كمي مؤلفه‌ها و گزاره‌هاي شناسايي‌شده در قالب پرسش‌نامه‌هاي ماتريسي توسط ۲۲ نفر از مديران، مسئولان و كارشناسان صاحب نظر در سطوح مختلف شركت ملي پخش فرآورده‌هاي نفتي ايران مورد ارزيابي تحليل تفسيري قرار گرفتند. روايي اين پژوهش براساسِ تحليلCVR و پايايي پژوهش به واسطه‌ي استفاده از روش فراتركيب و ارزيابي انتقادي و با غربالگري نظري از پژوهش‌هاي مشابه مورد تاييد قرار گرفتند.  نتايج پژوهش نشان داد، گزاره‌ي هژموني پذيرش قدرت بر مبناي فرهنگ به عنوان تاثيرگذارترين لايه‌ي پذيرش قدرت در سازمان‌هاي مورد بررسي محسوب مي‌شود كه باعث تقويتِ پيامدِ اختلال/تعارض بين نقشي در زنان شاغل در شركت ملي پخش فرآورده‌هاي نفتي ايران به عنوان تاثيرگذارترين مولفه‌ي پيامدهاي سقف شيشه‌اي مي‌شود. اين نتيجه نشان مي‌دهد قدرت‌گرايي فرهنگي سبب شده است تا زنان نتوانند جايگاهي را در پست‌هاي بالاي سازمان كسب كنند، چراكه به طوركلي ساختارهاي مردسالار به واسطه وجودِ پذيرش فرهنگي جامعه، مهم‌ترين پست‌هاي سازماني را در تصدي مردان قرار داده است و اين موضوع به لحاظ فرهنگي، ارزش‌هايي را ترويج مي‌دهد كه در آن فاصله جايگاه در بالا و پايين سازمان تعيين‌كننده‌ي حدود احترام و منزلت اجتماعي براي افراد باشد و به لحاظ فرهنگي مردان را در اين جايگاه، غالبا تثبيت نمايند.